آهای نیمکت ها !!! بیهوده نشسته اید …

آنکه باید می آمد رفت !

این روزها احساس میکنم چقدر شبیه سکوتم …

با کوچکترین حرفی میشکنم …

چقدر احمقانه است از یک قهوه ی تلخ انتظار فال شیرین داشتن …

به خاطر من بخند حتی به دروغ !

گاهی باید به کسی تنفس مصنوعی داد …

خدایا یا فریاد گلویم را بگیر یا بغض گلویم را …

هر کدام راه دیگری را بسته اند !

لطفا اگر قصد “ماندن” ندارید ، از هر گونه “بودن” هم خودداری کنید …

ﻳﻪ زمانی ﻓﺮﺍﻣﻮﺷی ﻳﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭی ﺑﻮﺩ ؛ ﻣﺜﻞ ﺍلاﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻌمت ﺑﺎشه !

پاییز که شد به جرم کمکاری اخراجش کردند رفتگری که عاشق شده بود و برگ ها را قدم میزد و جارو نمیکرد …

سلامتى همه اونایى که همیشه تو جمع میگن و میخندن

ولى دو دقیقه که باهاشون تنهایى حرف بزنى میفهمى یه دنیــــــا غصه دارن .

تکیه بده

اما به شانه هایی که اگر خوابت برد سرت رازمین نگذارد...

ما بدهکاریم ...

به((دوستت دارم))های نگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند وما آنها را بلعیدیم تا نشان دهیم که منطقی هستیم...

امشب کم توقع شده ام !!

آرزویم کوچک است وکم حرف...

هیچ نمیخواهم جز...       تو

چقــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شوم.

تنـــم نلــرزد…..

بغضــم نگیــرد…

لبخند تو را جند صباحی ست ندیدم!! یک بار دگر،خانه ات آباد بگو سیب

یاد گرفتـــه ام انسان مدرنـــی باشــــم و هــر بار که دلتنـــــــگ

میشــــوم بـه جای بغـــــض و اشــــک تنهـــا به این جملـــه اکتفــا

کنـــم کــه هوای بـــد ایــن روزهــا آدم را افســــــــرده میکنـد ..!

"دردهایت را دورت نچین تا دیوار شوند

زیر پایت بگذار تا پله شوند..."

اینجوری میرسم به سقف آسمون...

صدایم میزد : ‌”گلم” !

گلی بودم در باغچه ی دلش، اما…

او باغبان عاشقی نبود،

گاهی سر میزد و دل میبرد،

سالها بعددانستم که من تنها نبودم،او باغبان گل های زیادی بود!

برای خودم زندگی میکنم!!!

کسی که مرا "دوست" داشته باشد

با من "میماند"...

برای داشتنم "می جنگد"!!!

اما...

اگر دوستم نداشته باشد به هر بهانه ای می رود

 یکـــــی نبود

آنـــــکه بود تو بودی

آنکه در قلبت نبود من بــودم

یکـــــــــــی داشت یکی نــــــداشت

آنکه داشت تو بودی آنکه کسی را نـــــداشت

مــــــــــــــــــــــــــــــن بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم

یــــــــــــکی خواست یــــــــــــــــکی نخواست

آنـــــــــــکه خواست تو بــــــــــــــودی

آنـــــکه نخواست از تــــو

جــــــــــــــدا شود

مـــــــــن

این روزها همه به من دلتنگی هدیه می دهند … لطفا آتش بس اعلام کنید ! به خدا تمام شد دلم …

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

سهراب

دلگیرم از تمام خودم، از زمان، زمین از تو همیشه مثل خودم با دلم عجین

این روزهای بی غزل، این روزهای تلخ می خواستم کنار تو باشم فقط همین!

سایه ها محصول پشت کردن دیوار ها به آفتابند ، گستاخی دیوارها را تقلید نکنیم تا آفتابی بمانیم . .

دنیای من پر از دستهایست که خسته نمی شوند از نگــــــــــــــــه داشتن نقــــــــــــــــــــــاب هـــا . . . !

همیشه مانند آتش باش و نگذار اطرافیان بیش از حد به تو نزدیک شوند.

مــــــرا کــه هیــچ مقصـــدی بــه نامـــــم ..

و هیــــچ چشمــــی در انتظــــارمـ نیسـت را ! ببخشیـد !

کــه بـا بـودنـــمـ تـــــرافیـک کــــــرده امـ !!

مردمی را دیدم برای داشتن ظاهری زیبا، وقت و هزینۀ زیادی صرف می کردند اما برای داشتن ذهنی زیبا، هیچ . . .

گفته بودند وبا را بردند

نه غلط بود دوا را بردند

به کسی نان طمع بخشیدند

از کسی قوت و غذا را بردند

از همان جاده که غم آوردند

از همان جاده صفا را بردند

به علف حکم تظاهر دادند

گل بی رنگ و ریا را بردند

گرچه چوپان و سگش بیدارند

باز اما رمه ها را بردند

"کدخدا" را به دو قسمت کردند

"کد" به جا ماند و "خدا" را بردند

و خلاصه ، "همه ی آدم ها ! "

" آبروی ده ما را بردند ."

حکایت عجیبیست رفتار ما

خداوند می بیند و می پوشاند مردم نمی بینند و فریاد می زنند . . .

تازه حكمت بازي هاي كودكانه را ميفهمم:زووووو...

تمرين اين روزهاي نفس گير بود.

ای کاش خودت هم مانند خاطراتت، برای ماندن سرسخت بودی..

بادکنک من..

تاب نفسی را که به آن داده ام ندارد..

ببین..

چگونه سر به هرکجا می زند،

که تهی شود از اندوه..

اگر زلال باشی..

هر زیبایی که دیگران دارند، تو هم خواهی داشت..

چرا که در تو منعکس خواهد شد..!!

دیگر به هوای نازکردنت هیچ مردی، سر به بیابان نمی گذارد!

ساده ای لیلی جان..

اینجا... مجنون ها.. با یک کلیک.. روزی هزار بار عاشق میشوند..

همیشه سخت ترین سیلی را از کسی میخوری که روزی بهترین نوازشگرت بود . .

خسته ،

خودخواه ،

بي‌شکيب

از اين جهان فقط همين‌ها را برايم باقي گذاشته‌اند

با من مدارا کن !

بعدها ...

دلت برايم تنگ خواهد شد ...

"سيد علي صالحي"