نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

نا گفته های دلم گاهی باید خیانت کرد.................... تا ارزش صداقت برای کسی که تفاوت میان این دو را درک نمی کند،مشخص شود.................... گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید، تا این بار در ارزوی بخشش تو باشد.................... گاهی نباید صبر کرد باید رها کرد و رفت تا بدانند اگر ماندی، رفتن را بلد بودی................ گاهی بر سر کارهایی که برای دیگرا انجام می دهی باید منت گذاشت تا آن را کم اهمیت نداند......................... گاهی باید بد بود برای کسی که فرق خوب بودنت را نمی داند....................... و گاهی باید به آدم ها از دست دادن را متذکر شد، آدم ها همیشه نمی مانند،یکجا در را باز می کنند و برای همیشه می روند.................. امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

شنبه 07 تیر 1393 - 00:27

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

نا گفته های دلم ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐـﺴﯽ ﺑـﻪ ﺧـﻮﺩﺵ ﺯﺣـﻤـﺖ ﻧـﻤـﯿﺪﻫـﺪ ﯾـﮏ ﻧـﻔـﺮ ﺭﺍ ﮐـﺸـﻒ ﮐـﻨـﺪ ﺯﯾـﺒـﺎﯾـﯽ ﻫـﺎﯾـﺶ ﺭﺍ ﺑـﯿـﺮﻭﻥ ﺑــِﮑـﺸـﺪ ﺗـﻠـﺨـﯽ ﻫـﺎﯾـﺶ ﺭﺍ ﺻـﺒﺮ ﮐـﻨـﺪ .. ﺁﺩﻡ ﻫـﺎﯼ ﺍﻣــﺮﻭﺯ ﻋـﺸـﻖ ﻫـﺎﯼِ ﮐـﻨـﺴـﺮﻭﯼ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﻨـﺪ ﯾـﮏ ﮐـﻨـﺴـﺮﻭ ﮐـﻪ ﻓـﻘـﻂ ﺩَﺭﺵ ﺭﺍ ﺑـﺎﺯ ﮐـﻨـﻨـﺪ ﺑـﻌـﺪ ﯾـﮏ ﻧـﻔـﺮ ﺷـﯿـﺮﯾـﻦ ﻭ ﻣـﻬـﺮﺑـﺎﻥ ﻭ ﺯﯾـﺒـﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﺧـﻞِ ﮐـﻨـﺴـﺮﻭ ﺑـﭙـﺮﺩ ﺑـﯿـﺮﻭﻥ ... ﻭﻫـﯽ ﻟـﺒـﺨـﻨـﺪ ﺑـﺰﻧـﺪ ﻭ ﺑـﮕـﻮﯾـﺪ: ﺣـﻖ ﺑــﺎ ﺗــﻮﺳـــﺖ... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

شنبه 07 تیر 1393 - 01:50

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

نا گفته های دلم ﺗﻮ ﭼﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ؟ ﻗﺎﯾﻘﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺧﺖ !!! ﺑﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﻋﻤﺮ ﺩﺭﺍﺯ ؟ ﻧﻮﺡ ﺍﮔﺮ ﮐﺸﺘﯽ ﺳﺎﺧﺖ ﻋﻤﺮﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﺒﺮ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺒﺶ ﺑﺮ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﯿﺎﻥ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺧﺖ ﭘﺲ ﺑﮕﻮ ﺍﯼ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺷﻌﺮ ﻧﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺧﺖ. ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﻗﺎﯾﻖ ... ﯾﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ: ﺗﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ ؟ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ ؟! ﺑﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﺎﺷﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ !! ﻭﺭﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﻭﺳﺨﻦ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝ ﭘﻮﭺ ﺍﺳﺖ ... ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﺗﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺴﺖ ﺣﺴﺮﺗﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺭﺩ ﺟﻤﻠﻪ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﺑﻮﺩ . ﺗﻮ ﺑﺒﺨﺸﻢ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺷﻌﺮﺕ ﻧﮑﺘﻪ ﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩﻡ ، ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺨﺪﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯﺧﯿﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﯾﺎ ﺑﺨﺪﺍ ﺩﻟﮕﯿﺮﯾﻢ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﺎ ﺳﯿﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﭘﯿﺮﯾﻢ ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﯾﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

شنبه 07 تیر 1393 - 01:51

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم ﮔــﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘــﺎﺑﺎﯾﺪ1ﻧﻘﻄــــﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ. ﺑــﺎﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ.. ﺑــﺎﺯ ﺑﺨﻨــــﺪﯼ.. ﺑــﺎﺯ ﺑﺠﻨﮕﯽ.. ﺑــﺎﺯ ﺑﯿﻮﻓﺘﯽ ﻭﻣﺤﮑﻤﺘﺮﭘﺎﺷﯽ؛ﮔــﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ1ﻟﺒﺨﻨــــﺪﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺗﻠﺨﯽ ﻫﺎ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﺑﮕﯽ: ﻣــﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺩﺍﺩﯾﻦ ﺟﺰﺧﻮﺩﻡ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﺩم ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 07 تیر 1393 - 02:00

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

نا گفته های دلم بایدکسی راپیداکنم! که دوستم داشته باشد! آنقدر که یکی از این شب های لعنتی، آغوشش رابرای من و یک دنیا خستگیام بگشاید... هیچ نگوید هیچ نپرسد... فقط مرا درآغوش بگیرد... بعد همانجا بمیرم... تا نبینم روزهای آینده را... روزهایی که دروغ میگوید...! روزهایی که دیگر دوستم ندارد...! روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمیگیرد...!روزهایی که عاشق دیگری میشود... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

شنبه 07 تیر 1393 - 02:11

leon13121 ارسال‌ها : 10 عضویت: 2 /4 /1393 محل زندگی: تهران سن: 25 تشکرها : 13 تشکر شده : 22	نا گفته های دلم من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم یک عمر دور و تنها، تنها به‌جرم این‌که اوسرسپرده می‌خواست، من دل‌سپرده بودم یک عمر می‌شد آری در ذره‌ای بگنجم از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم در آن هوای دلگیر وقتی غروب می‌شد گویی بجای خورشید، من زخم خورده بودم وقتی غروب می‌شد وقتی غروب می‌شد کاش آن غروب‌ها را از یاد برده بودم امضای کاربر : .
شنبه 07 تیر 1393 - 03:35

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

نا گفته های دلم دختــــــــــــــر کــه بـاشــی هـــزار بــار هــم کــه بگـویــد : دوستـــــــــــــــــــــت دارد ! بـازهــم خواهــی پـرســـی : دوستــــــــــــــــم داری ؟ و تـه دلـــــــــت همیشــه خواهــد لــرزیـد ! دختـــــــــــر کــه بـاشــی هــرچقــدرهــم کـه زیبــــا بـاشــی نگــران زیبـــاترهایــی میشــوی کـه شایــد عاشــقش شوند ! هــر وقت کــه صدایت میکنــد : خوشــــ♥ـــــگلم خــدا را شکــر میکنــی کــه درچشمــان او زیبایــی ! دســـــــت خـودت نیسـت دختــــــــــــــــــــــر کــه بـاشــی همـــه ی دیوانــــــــگی هــای عالــم را بـــــــــلدی امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

شنبه 14 تیر 1393 - 02:06

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم میــــــــــگن ... گــــرسنــــگی نکشـــــــیدی عاشــــــــقی یـــــــــــادت بــــــره! روزه گـــــــرفــــــتم .... فــــــرامـــــــــوشــــــــت کــــنم ... اما شـــــدی "دعای افـــــــــطار و حـــــاجـــــت ســـــــــــحرم" !!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 18 تیر 1393 - 00:12

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم عاقبت یک جایی یک وقتی به قول شازده کوچولو : دلت اهلی یک نفر می شود ...! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 21 تیر 1393 - 02:03

maryamsis ارسال‌ها : 1649 عضویت: 8 /3 /1392 محل زندگی: شبستر سن: 16 تشکرها : 1355 تشکر شده : 1845

نا گفته های دلم خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن... امضای کاربر : خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...

سه شنبه 31 تیر 1393 - 17:41

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم ♥ به یادت هستم بی هیچ بهانه ای، شاید دوست داشتن همین باشد ♥ امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 01 مرداد 1393 - 01:01

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم نقل قول از zeinab ♥ به یادت هستم بی هیچ بهانه ای، شاید دوست داشتن همین باشد ♥ فووووووووووووووی ... منو میگه امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
چهارشنبه 01 مرداد 1393 - 17:20

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم نقل قول از elena نقل قول از zeinab ♥ به یادت هستم بی هیچ بهانه ای، شاید دوست داشتن همین باشد ♥ فووووووووووووووی ... منو میگه عزیزممممممممممممممممم امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 02 مرداد 1393 - 00:26

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم به چــــه تشبیه کنم نــام تو را به بــــهار یا به آبی زلال دریــــا….! ســـــاده تر می گویم تـــو تــــمامیت احساس منی … امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 10 مرداد 1393 - 19:49

maryamsis ارسال‌ها : 1649 عضویت: 8 /3 /1392 محل زندگی: شبستر سن: 16 تشکرها : 1355 تشکر شده : 1845

نا گفته های دلم عــــــــــــــــــــــــــشق! هــــه! بيا "شـــينش" مال تو...! من تمام احساسم را "عــــــق" ميزنم! امضای کاربر : خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...

دوشنبه 13 مرداد 1393 - 21:25

maryamsis ارسال‌ها : 1649 عضویت: 8 /3 /1392 محل زندگی: شبستر سن: 16 تشکرها : 1355 تشکر شده : 1845

نا گفته های دلم نقل قول از zeinab نقل قول از elena نقل قول از zeinab ♥ به یادت هستم بی هیچ بهانه ای، شاید دوست داشتن همین باشد ♥ فووووووووووووووی ... منو میگه عزیزممممممممممممممممم چ خبرتونه این همه همو تحویل مگیرید نوشاااااااااابه :| امضای کاربر : خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...

دوشنبه 13 مرداد 1393 - 21:26

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم تمامِ آن چيزي که درباره‌ي تو در سرم هست ده‌ها کتاب مي‌شود اما تمام چيزي که در دلم هست فقط دو کلمه است دوستت دارم امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 19 مرداد 1393 - 22:23

fmf66642 ارسال‌ها : 219 عضویت: 30 /5 /1391 تشکرها : 373 تشکر شده : 150	نا گفته های دلم اما زندگی من می گویم خود را آماده کن چون بعد از چندی زیستن فهمیده ام باید با ناملایمات جنگید
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 13:18

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم نقل قول از fmf66642 اما زندگی من می گویم خود را آماده کن چون بعد از چندی زیستن فهمیده ام باید با ناملایمات جنگید آپلین ...آپلین... شما به ی جایی میرسی امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 19:26

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم من هم کاندیدا شدم، ولی... نه برای میزی، نه برای پست و مقامی... مرا نیازی به میلیون ها رای نیست! کافی ست تنها "تو" مرا انتخاب کنی؛ امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 18 شهریور 1393 - 00:30

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم میخندم ! دیگر تب هم ندارم داغ هم نیستم دیگر به یاد تو هم نیستم سرده شده ام سرد سرد نمیدانم شاید... شاید دق کرده ام ! کسی چه میداند ... بی حسم کردی ... نسبت به تمام حس های دنیا ...! امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 05 مهر 1393 - 11:03

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم آینه ...! تو از شکستن چه میدانی که شکسته شدنم را اینطور به رخم میکشی ؟ امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 05 مهر 1393 - 11:05

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

نا گفته های دلم با تو هستم سهراب! تو که گفتی " گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد ؟ راست میگویی تو، چه تفاوت دارد قفس تنگ دلم ، خالی از کس باشد ،یا به قول تو پر از ناکس و کرکس باشد ؟! من نه تنها چشمم ، واژه را هم شستم ... فکر را ... خاطره را ... خواب یک پنچره را ... زیر باران بردم ... چتر ها را بستم ... کم به این مردم شهر پیوستم ... من نوشتم همه ی حرف دلم ... آرزو کردم و گفتم که هوا ، عشق ، زمین ، مال من است... ولی افسوس " نشد" ...! زیر باران من نه عاشق دیدم ... نه که حتی یک دوست !!!! "زیر باران من فقط خیس شدم "!!! ؟ باز هم میگویی " چشم ها را باید شست ؟! جور دیگر باید دید ؟!! " امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

شنبه 05 مهر 1393 - 11:28

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم خدایا ... ی سوال ... بقیه باهات نسبتی دارن ؟ امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 05 مهر 1393 - 11:37

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم ساعت ها به عقب برگشتند اما تو نه ... حتی پاییز هم نتوانست تو را برگرداند ! امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 05 مهر 1393 - 11:45

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم کجایی؟!!! توکه نیستی هَمه می خواهَند جای تو را پَر کنند!! بیا!... بِه هَمه بگو!! تو تکرار شَدنی نیستی!!! جای تو جز با خودت پر نِمیشود!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 08 مهر 1393 - 20:23

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم چقدر سخت است که لبریز باشـی از گفتن ولـی در هیچ سویت محرمـی نباشد ...!!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 23 مهر 1393 - 00:07

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	نا گفته های دلم امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 27 مهر 1393 - 13:36

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744	نا گفته های دلم همیشه نمیشود................ با بیخیالی گفت........... تنها آمده ام........تنها میروم............ یک وقتهاااااااااااااایی... شاید......... حتی............ برای ساعتی........... یا دقیقه ای............ کم می آوری.......... دل وامانده ات یک نفر را میخواهد............. امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...
پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:12

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744	نا گفته های دلم وقتــــی مــی گويـــمـــ : برايـــمــ دعــا کــــن . . . يـــعنـــی کـــمـــ آورده امـــ . . . يــعنــــی ديــگـــر . . . کـــاری از دستـــ خـــودمـــ بــرای خـــودمـــ بـــر نــمــی آيــــد! امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...
پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:13

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744	نا گفته های دلم از خوشی های روزگار همین بس که در هر ساعت از شبانه روز که دلت خواست به کسی زنگ بزنی و او بی درنگ گوشی را بردارد و بگوید "سلام، جان ِ دلم !! " که بدانی مزاحم نیستی... که اصلا انگار منتظر زنگت بوده امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...
پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:13

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744

نا گفته های دلم ﺩﯾﺸﺐ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﻢ ﭘﻴﺶ ﺧﺪﺍ ... . . . ....... . . ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻣﺶ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﻩ 5 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻡ ﮐﻢ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﺶ : ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻡ ﮐﻢ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﺶ : ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﭘﻮﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺯﻋﻤﺮﻡ ﮐﻢ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﺶ : ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺘﻢ :ﺧﺪﺍﺟﻮﻥ ﮐﻞ ﻋﻤﺮﻣﻮ ﻣﯿﺪﻡ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﺍﻣﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻭﻥ !! ﺧﺪﺍﺑﻐﻀﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺁﺩﻣﺎ . "" ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ "" امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...

پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:15

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744

نا گفته های دلم یه شبایی اصلا نگذشت اما ما ازش گذشتیم .. یه شبایی هم بد گذشت .. سخت گذشت .. با درد گذشت .. یه شبایی داد زدیم اما جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید .. یه شبایی همه چی بود به جز اونی که باید می بود .. یه شبایی هوا عجیب دونفره بود اما همون شبا ما بودیم و تنهایی مون .. یه شبایی نفسمون برید از این همه بغض .. یه شبایی نفس کم آوردیم اما دووم آوردیم .. یه شبایی فقط زنده بودیم، زندگی نکردیم .. یه شبایی هم زنده نبودیم، فقط بودیم .. همین ... امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...

پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:16

sondos ارسال‌ها : 2979 عضویت: 7 /5 /1391 محل زندگی: آذربایجان شرقی سن: 30 تشکرها : 2747 تشکر شده : 3744	نا گفته های دلم دوستت دارم گفتن های تو مثل بندهای کفش دخترکی است که تازه یاد گرفته چگونه بند کفشش را ببندد ... محکم نیست ... امکان دارد باز شود ... باز شود و کفش از پا در آید ... آن وقت باید ادامه ی مسیر را لنگان لنگان طی کرد امضای کاربر : سال ها دویده ام … با قلبی معلق و پایی در هوا دیگر طاقت رویاهایم تمام شده است دلم رسیدن میخواهد ...
پنجشنبه 29 آبان 1393 - 11:18

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

نا گفته های دلم ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ... ﺗﻮ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﯼ ... ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ؛ﺑﺰﺭﮒ ... ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ: ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﺰﺩﯾﮑﯿﺴﺖ ... ﺍﯼ ﺩﻝ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻦ ... ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺑﺒﺎﺭﺩ ... ﺷﺎﯾﺪ،ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺵ ﻏﻢ ... ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﺶ ﻫﺮﺩﻡ ... ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻝ ﺗﻮ ﺻﺎﻑ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮎ ﺷﻮﺩ ... ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﭼﺘﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ... ﮐﻪ ﺑﻤﺎﻧﯽ ... ﻧﺮﻭﯼ ﻭﺩﮔﺮﺑﺎﺭ ﻧﮕﻮﯾﯽ: " ﺳﻬﺮﺍﺏ " ﻗﺎﯾﻘﺖ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ؟!!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

چهارشنبه 05 آذر 1393 - 18:14

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	نا گفته های دلم زیبا بود و پر از امید ... مرسی . امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
پنجشنبه 06 آذر 1393 - 19:39

shiva13 ارسال‌ها : 1335 عضویت: 16 /1 /1392 سن: 16 تشکرها : 6040 تشکر شده : 1893	نا گفته های دلم نیــازی بـه انتــقام نیـست ! فـقط مـنتظر بـمان .. آنـها کـه آزارت مـی دهند .. سرانـجام بـه خـود آسیـب مـی زنند .. و اگـر بـخت مـدد کنـد .. خــداوند اجـازه مـی دهد تماشاگرشان باشــی …! امضای کاربر : خدا جون کمکم کن...
جمعه 24 بهمن 1393 - 18:58

shiva13 ارسال‌ها : 1335 عضویت: 16 /1 /1392 سن: 16 تشکرها : 6040 تشکر شده : 1893

نا گفته های دلم یه موقع هایی تو زندگی.......... نه امیدی هست و نه شوقی برای فردا. یه موقع هایی تو زندگی.......... توان حرکت کردن از ما سلب میشه. یه موقع هایی تو زندگی.......... فقط میخوای بخوابی تا درد بیهودگی را فراموش کنی. یه موقع هایی تو زندگی.......... احساس میکنی دست از پا درازتر شدی. یه موقع هایی تو زندگی.......... احساس میکنی که دیگه قدرت و ابهت گذشته رو نداری. یه موقع هایی تو زندگی.......... یادت میاد گذشته ها چقدر چالاک و سریع بودی اما حالا................ آره زندگی همینه! تلخی و تاریکی و تنهایی هم توی زندگی هست. این ها مثل زمستون میمونند، زمستون هم جزء طبیعته. بدون زمستون بهار معنا نداره. پس یادت باشه........ توی لحظات زمستونی، بهار رو به خاطر داشته باشی. همونجوری که خاطره بهار در ذهن درخت جاری است. آری زمستان رفتنی است بهار آمدنی است و فردا روز دیگری است. امضای کاربر : خدا جون کمکم کن...

جمعه 24 بهمن 1393 - 19:00