نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

maryamsis ارسال‌ها : 1649 عضویت: 8 /3 /1392 محل زندگی: شبستر سن: 16 تشکرها : 1355 تشکر شده : 1845

شرمنده ایم ... حجاب از دو کلمه (حج+آب) درست شده است. حج مایه حیات توحیدی مؤمن است و آب مایه حیات مادی مؤمن است! کسی که از حجاب فاصله میگیرد یعنی مرده متحرک است!!! چون از دو مایه حیات استفاده نمیکند! تازه (ح+ج+ا+ب=۸+۳+۱+۲=۱۴) به عدد ابجد چهارده میشود! شاید عدد میگوید حجاب سفارش چهارده معصوم (علیهم السلام) است... امضای کاربر : خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...

جمعه 29 شهریور 1392 - 12:19

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

شرمنده ایم ... بسم رب الزینب اینک سخن از تفنگ و آر پی چی نیست... اینک سخن از تانک و نارنجک نیست... آن ها که باید با تفنگ و آر پی چی و تانک می حنگیدند، انصافاً کم نگذاشتند. مردانه ایستادند و جنگیدند و اجازه تجاوز به ناموس شیعه را به هیچکسی ندادند. مبارزه ی سختی بود اما جوانان آن زمان زود فهمیدند که وقت برای دست دست کردن ندارند و باید سریع وارد میدان شوند. حال ما چه کردیم؟؟؟ دائماً می گوییم:یاد شهدا بخیر... کاش من هم آن زمان بودم و می رفتم جبهه! دائماً می گوییم:خدایا شهادت را نصیبم کن... و از آن طرف امام خامنه ای فریاد می زند:الآن جنگ، جنگ فرهنگی است. کو گوش شنوا؟؟؟جنگ نرم تفنگ نمی خواهد،چادر می خواهد. چشم پاک می خواهد. حیف که نمی فهمیم و در گذشته گیر کرده ایم. رفقا در حال حاضر باید تفنگ ها را شُست و گذاشت کنار... *** پینوشت: امیرالمؤمنین: تمام اعمال حتی جهاد در راه خدا،در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره ایست در دریا. امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

یکشنبه 31 شهریور 1392 - 17:01

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

شرمنده ایم ... بسم الله الصبور بزرگ ترها بیشتر به یاد دارند. آنان که درحال اعزام به جبهه ها بودند، با خانواده هایشان به محل اعزام می آمدند. دیدار آخر با پدر و مادر و برادر و خواهر... و اگر همسر و فرزند نیز داشتند رویشان را بوسیده و وداع می کردند. وداعی که تلخ بود اما سرانجامی شیرین را به دنبال داشت. من اسمش را می گذارم شیرین ترین وداع تلخ!!! آری برخی از اعزامی ها دیگر هیچگاه بازنگشته و نتوانستند بار دیگر خانواده ی خود را ببینند. خانواده ای که چندین سال با آنها زیر یک سقف بودند. اگر همه چیز را از دست بدهی ، شهید نمیشوی بلکه اگر همه چیز را با دست بدهی شهید میشوی! آن ها دلشان را به دریا زدند تا به اقیانوس الهی برسند و در عجبم از خانواده های آن ها که این دوری را چگونه متحمل شدند؟؟؟و بیشتر متعجب می شوم از مادرانی که هنوز هم بعد از گذشت سال ها چشم انتظار فرزند مظلومشان هستند. تاجایی که به دیدن تکه استخوانی از فرزندشان راضی اند... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

یکشنبه 31 شهریور 1392 - 17:03

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247

شرمنده ایم ... شهیدان كه در آسمان ها كه در همین خیابان های گرفتار همچون عابرانی نورانی هر روز از كنار ما می گذرند و صدای خدا را نمی شنویم : « و لا تَحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً ... » ما ، امّا با عینك های دودی و غفلت های عمودی شب های جمعه به قبرستان ها می رویم و شهیدان برای ما فاتحه می خوانند ! و ما دوباره بر می گردیم به حُجره و بازار آرزوهایمان را می شماریم و ریشخند دنیا ! و هرگز با منطق عینك های دودی روشن نمی شویم كه : « عند ربّهم یرزقون » یعنی چه ؟ ! و روزها و هنوزها می گذرد... و ما همچنان دست هامان خالی است! شاعر: رضا اسماعیلی امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....

یکشنبه 31 شهریور 1392 - 17:07

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	شرمنده ایم ... دنیا مشتش را باز کرد، شهدا „گل” بودند و ما „پوچ”. خدا آنها را برد و زمان ما را ... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 01 مهر 1392 - 15:16

elena ارسال‌ها : 7586 عضویت: 2 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 5163 تشکر شده : 6247	شرمنده ایم ... امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ...... ولی آموختم که : ناله ام سکوت باشد .... گریه ام لبخند ... و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 01 مهر 1392 - 15:19

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... جنگــ کـه تمام شـد از پــدرم چـیزے حـدود 30 درصـد مـانده است حـالا کـه دیپـلم ِ تجربـے گـرفته ام میفهـمم مـا صـد درصـد بـه پـدر و دوستانش مدیـونيم. نه 70درصد. امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 02 مهر 1392 - 23:29

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... جاده مانده است و من و این سر باقی مانده رمقی نیست در این پیکر باقی مانده نخل ها بی سر و شط از گل و باران خالی هیچ کس نیست در این سنگر باقی مانده توئی آن آتش سوزنده ی خاموش شده منم این سردی خاکستر باقی مانده گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده است باز شرمنده ام از این سر باقی مانده روزو شب گرم عزاداری شب بوهاییم من و این باغچه ی پرپر باقی مانده شعر طولانی فریاد تو کوتاه شده است در همین اسب و همین خنجر باقی مانده پیش کش باد به یک رنگی ات ای پاک ترین آخرین بیت در این دفتر باقی مانده تا ابد مردترین باش و علمدار بمان با توام ای یل نام آور باقی مانده امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

چهارشنبه 03 مهر 1392 - 23:52

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... به سلامتی مادر پیری که هنوزم دم در به امید اومدن فرزندانشه امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 04 مهر 1392 - 23:48

maryamsis ارسال‌ها : 1649 عضویت: 8 /3 /1392 محل زندگی: شبستر سن: 16 تشکرها : 1355 تشکر شده : 1845

شرمنده ایم ... با خودم هستم خود حقیقے ... خودمجازے ... خودم! آهاے تو! حق ندارے به گونه اے رفتار کنے که دلے خاطرخواه تو شود... حق ندارے به گونه اے حرف بزنے که دیگرے را متوجه خود کنے... حق ندارے به گونه ای راه بروی که نگاهی جذب تو شود... حق ندارے به گونه اے لباس بپوشے که... مهم حقیقے یا مجازے بودن دنیا نیست مهم این است که حق ندارے دل دیگرے را به دنبال خود بکشانے! تو تنهایے؟؟؟ باش! همدمے ندارے؟؟؟ نداشته باش! ازتنهایے خسته شدے؟؟؟ خسته شده باش! اما حق ندارے با عشوه گرے در دنیای حقیقے یا مجازے ، در زندگے دیگرے خللے وارد کنے! آیا تاوان تنهایے تو را یک خانواده باید بپردازد؟؟؟؟ مواظب باش! مواظب خودت! مواظب رفتارت! مواظب گفتارت! مواظب دلت!!! حق ندارے در این محیط مجازے از کلماتی استفاده کنے که دلے بلرزد! حق ندارے به هربهانه اے با دیگرے مزاح کنے...! حق ندارے با رفتارهایت با کارهایت با نوشته هایت و با... نظردیگرے را به خود جلب کنے! نه!!! حق ندارے!!! امضای کاربر : خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...

جمعه 05 مهر 1392 - 09:47

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... آمده بود مرخصی. داشتیم در موردجبهه با هم حرف می زدیم. لابه لای صحبت گفتم : «کاش میشد من هم باهات بیام جبهه» لبخندی زد و پاسخی داد که قانع شدم. گفت: « هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟! همین که حجابت را رعایت کنی ، مبارزه ات را انجام داده ای » امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 05 مهر 1392 - 23:41

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... شهیدی که بر خاک می خفت سر انگشت در خون خود میزد و مینوشتدو سه حرف بر سنگ:به امید پیروزی واقعی نه در جنگ، که بر جنگ . . . امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 06 مهر 1392 - 23:36

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... اد اون روزای زیبا ، خاکریز و میدون مینها یاد بچه های گردان تکسواران و دلیران یاد مجنون و شلمچه ، یاد فاو ، یاد حلبچه الهی به لطف یاران! میشه دستمو بگیری از این دنیا بپرونیم ، با شهیدان بنشونیم دیگه طاقتی نمونده توی این دل وا مونده تو که غصه م و میدونی! تو که خوب و مهربونی ! یه نگاه به این دلم کن.. یه نگاه به این دلم کن... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

چهارشنبه 10 مهر 1392 - 00:29

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... رفتيم توي شهر و يک اتاق کرايه کرديم. بهم گفت: « زندگي اي که من مي کنم سخته ها .» گفتم: « قبول» براي همه کاراش برنامه داشت؛ خيلي منظم و سخت گير. غذا خيلي کم مي خورد. خيلي مطالعه مي کرد. خيلي وقت ها مي شد روزه مي گرفت. معمولا همان روزهايي هم که روزه بود مي رفت کوه. به ياد ندارم روزي بوده باشد که دونفرمان دو تا غذا از سلف دانشگاه گرفته باشيم. هميشه يک غذا مي گرفتيم، دو نفري مي خورديم .خيلي وقت ها مي شد نان خالي مي خورديم. شده بود سرتاسر زمستان ، آن هم توي تبريز ، يک ليتر نفت هم توي خانه مان نباشد.کف خانه مان هم نم داشت، براي اين که اذيتمان نمکند چند لا چند لا پتو و فرش و پوستين مي انداختيم زمين.همه اينها يکي بخاطر اين بود که به نفسشو تربيت کنه در عين حال فقرا رو درک.(شهيد باکري) امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

جمعه 12 مهر 1392 - 21:05

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... میاטּِ خاک سر از آسماטּ בر آورבیمـ چقدر قمرے ِ بے آشیاטּ בر آورבیمـ ! وجب وجب تنـــــ ِ این خاک مرבه را کندیمـ چقدر خاطره ے نیمہ جاטּ בر آورבیمـ ! چقدر خیره بہ בنبال ارغواטּ گشتیمـ ز ِخاک تیره ولے استخواטּ! בر آورבیمـ ! شما حماسہ سروבید و ما بہ نامـِ شما فقط ترانہ سروבیم - ناטּ בر آوردیمـ !!! براے اینـــــ کہ بگوییمـ با شما بوבیمـ چقدر از خوבماטּ בاستاטּ בر آورבیمـ ! و آب هاے جهاטּ تا از آسیاب افتاב قلمـ بہ בست شدیمـ و زباטּ בر آورבیمـ !!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

یکشنبه 14 مهر 1392 - 00:30

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 18 مهر 1392 - 00:27

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... شهید مهدی زین الدین نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده. یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون. گفتم: این چیه؟ گفت: عکس دخترمه. گفتم: بده ببینمش. گفت: خودم هنوز ندیدمش. گفتم: چرا؟ گفت: الان موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد.شهید مهدی زین الدین امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 19 مهر 1392 - 00:15

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 19 مهر 1392 - 23:43

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... رقیه بودن زمان و مکان نمی شناسد، هر دخترک یتیمی طلب بابای شهیدش را دارد، دِلـَت که هوای بــابــا را بکند دیـگر نـه کـربـلا مـی خواهی نـه عـاشـورا فقط چـشمانــــت خـرابـه شـام مـی بـیـند و دخـتـری کـه آرام بــابــا را نــاز مـی کـرد راستی قرار نیســــت بیایی ؟ امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 21 مهر 1392 - 01:00

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... فقط دعا كنيد پدرم شهيد بشه! خشكم زد. گفتم دخترم اين چه دعاييه؟ گفت:آخه بابام موجيه! گفتم خوب انشاالله خوب ميشه، چرادعاكنم شهيد بشه؟ آخه هروقت موج ميگيردش و حال خودشو نميفهمه شروع ميكنه منو و مادر و برادر رو كتك ميزنه! ، امامشكل ما اين نيست! گفتم: دخترم پس مشكل چيه؟ گفت: بعداينكه حالش خوب ميشه ومتوجه ميشه چه كاري كرده. شروع ميكنه دست و پاهاي همهمون را ماچ ميكنه و معذرت خواهي ميكنه. حاجي ما طاقت نداريم شرمندگي پدرمون را ببينيم. حاجي دعا كنيد پدرم شهيد بشه امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

چهارشنبه 24 مهر 1392 - 23:45

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... زن طلاهایش را برای کمک به جبهه داد و از اتاق خارج شد؛ جوانی صدا زد : حاج خانم؛ رسیدِ طلاهاتون ...! پیرزن گفت : من برای دو پسر شهیدم هم رسید نگرفتم امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 26 مهر 1392 - 00:09

fadayiyanemam101 ارسال‌ها : 476 عضویت: 15 /7 /1392 محل زندگی: ارومیه سن: 20 تشکرها : 86 تشکر شده : 617	شرمنده ایم ... میتونید یک لحظه خودتونو تو جبهه قرار بدید گلوله با هیچ کس شوخی ندارد امضای کاربر : برای سلامتی امام زمان 14تا صلوات محمدی بسند بفرست
جمعه 26 مهر 1392 - 21:56

gomnam ارسال‌ها : 2465 عضویت: 3 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 2919 تشکر شده : 5292

شرمنده ایم ... اونجا گلوله ها از جنس فلز بودن اینجا گلوله ها از جنس زخمن،زخم زبون،زخم تهمت،زخم آبروریزی،زخم ... جنگ نرم امروز جنگی جدی تر از جنگ دیروزه. اونجا وقتی هدف قرارت میدادن جونت رو تقدیم میکردی،الان وقتی هدف قرار میگیری باید ذره ذره جون بدیو تحمل کنی،یه لحظه طاقت نیاری باختی. بخوای از اعتقاداتت دفاع کنی محکوم به هرچیزی میشی. این روزا دفاع از اعتقادات مردونگی میخواد،مرد میخواد نترسی از امل نام گرفتن،مرد میخواد از متعصب افراطی نامیده شدن نترسی، مردونگی میخواد جلو آدمای گردن کلفتی که اسم اسلام رو خراب میکننو به اسمش هرکاری میکنن بایستی،مرد میخواد از چسبیدن عنگ کافری و گمراهی نترسی.این روزا امام زمان(عج) چنین یارایی میخواد،مرد میخواد،بخاطر همین سالهاست در پی تعداد اندکی مرد هستش،یعنی الان تو دنیا حدود 250 تا مرد هم پیدا نمیشن. مثل زمون علی(ع) که 40 تا مرد هم نبودن یارش باشن. درصورتیکه کلی گردن کلفت حرف از اسلام و گسترش اسلام میزدن. حالا متوجهی چرا امام زمان(عج) تنهاست؟ تنها تر از اون چه که فکرشو کنی امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند

جمعه 26 مهر 1392 - 22:46

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین. شهید سید مرتضی آوینی امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 28 مهر 1392 - 00:32

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
دوشنبه 29 مهر 1392 - 18:45

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... شهدا؛ دعا داشتند، ادعا نداشتند؛ نیایش داشتند، نمایش نداشتند؛ حیا داشتند، ریا نداشتند؛ رسم داشتند، اسم نداشتند ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 03 آبان 1392 - 23:16

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... یه شب توی عالم خواب دیدم که جواد بهم گفت:« مادرم! شما شبای جمعه دیگه سر مزار من نیایینچون ما شب های جمعه به کربلا می رویموقتی شما می آیید ، حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام می فرماید:«شما بازگردید ، دیدار مادرتان واجب تر است» به نقل از مادر شهید جواد خانجان امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 14 آبان 1392 - 00:38

atena ارسال‌ها : 11 عضویت: 14 /8 /1392 محل زندگی: عسلویه سن: 16 تشکرها : 6 تشکر شده : 12	شرمنده ایم ... مرسی ازنوشته امضای کاربر : یه دنیادلم گرفته
چهارشنبه 15 آبان 1392 - 15:05

atena ارسال‌ها : 11 عضویت: 14 /8 /1392 محل زندگی: عسلویه سن: 16 تشکرها : 6 تشکر شده : 12	نوشته های خیلی خوبی بود من که خیلی خوشم اومد امضای کاربر : یه دنیادلم گرفته
چهارشنبه 15 آبان 1392 - 15:07

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... مرد آمده بود چیزی بگوید سرفه امانش نداده بود . . . چه می‌توانست بگوید وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز سهمیه دانشگاه است وبعد از مرگ،شاید اسم یک کوچه... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 02 آذر 1392 - 00:17

gomnam ارسال‌ها : 2465 عضویت: 3 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 2919 تشکر شده : 5292	شرمنده ایم ... به ویلای شمالی خو گرفتیم شهیدان جنوبی یادمان رفت امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
چهارشنبه 06 آذر 1392 - 17:19

gomnam ارسال‌ها : 2465 عضویت: 3 /5 /1391 محل زندگی: قم سن: 21 تشکرها : 2919 تشکر شده : 5292	شرمنده ایم ... امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
چهارشنبه 06 آذر 1392 - 17:26

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 13 آذر 1392 - 17:14

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 19 آذر 1392 - 14:09

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... به قاضی دادگاه نامه زده بود که: "شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی." قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات... "کتاب صد دقیقه تا بهشت" شهید-محمد-حسینی-بهشتی امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 26 آذر 1392 - 23:53

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889

شرمنده ایم ... گــردان پـشـتـ میــدون مـیـن زمین گیر شد. چـنـد نـفـر رفــتــن مــعـبـر بــاز کـنـن، ۱۵ سالــه بــود… چـنــد قــدم کـــه رفــتــ ، بـرگـشــت ، گــفــتــنـد تــرســیــده ! پــوتـیــن هـاشــو داد بــه یــکی از بــچــه هــا و گـفــتــ: تــازه از گـــردان گـــرفــتــم ، حــــیـــفــهـ ! بــیـت الـمــالـه ! و پــا بــرهـنـه رفــتــ… امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.

چهارشنبه 27 آذر 1392 - 19:27

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... امروزکسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 22 دی 1392 - 01:07

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... شهدا کجا و ما کجا...!!!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 22 دی 1392 - 22:53

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... بدون شرح...هردو در گمنامی مشترکیم ای شهید… تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را… امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 26 دی 1392 - 00:28

zeinab ارسال‌ها : 5005 عضویت: 9 /5 /1391 تشکرها : 4825 تشکر شده : 6889	شرمنده ایم ... گفتیم چه شد یاد شهیدان؟؟ گفتند: یک کوچه بنامشان نکردیم مگر!!! امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 06 اسفند 1392 - 02:00