شرمنده ایم ... - 2

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...



بلند قدترین مردان ایران





این ولی نعمتان و سروران ملت، در های و هوی زمانه و پیچ و
خم زندگی روزمره گم شده اند و ما نیز کمتر یادی از آنان می کنیم اما خوب
است گاهی دلهایمان را یه یاد این راست قامتان جاودانه تاریخ، خاکروبی کنیم.
مردانی که گرچه چون جانبازی که در عکس دیده می شوند، قدشان کوتاه شده است،
اما اگر با چشم دل بنگری، آنان را بلند قد ترین مردان این سرزمین خواهی
یافت که برای اهتزاز پرچم این سرزمین بر بام تاریخ، راهی نیست جز آنکه بر
شانه های آنان بایستیم.

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 14 تیر 1392 - 02:11
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: fmf66642 / gomnam / elena / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

غواص به فرمانده اش گفت:
اگر رمز را اعلام کردی و تو آب نپریدم، من
رو هول بده تو آب!
فرمانده گفت اگه مطمئن نیستی میتونی برگردی.
غواص
جواب داد نه، پای حرف امام ایستادم.
فقط می ترسم دلم گیر خواهر کوچولوم
باشه.
آخه تو یه حادثه اقوامم رو از دست دادم و الآن هم خواهرم رو سپردم به
همسایه ها تا تو عملیات شرکت کنم.
والفجر8 ،اروند رود وحشی ، فرمانده تا داد زد
یا زهرا (س)،

غواص اولین نفری بود که تو آب پرید !

اولین
نفری بود که به شهادت رسید!



امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 16 تیر 1392 - 00:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
از مادرش قول گرفته بود بعداز شهادتش در قبری که خودش کنده بود دفنش کنند...

موقع دفنش همه دیدن در قبر فقط جسم بی سرش جا می شود!

قبر را به اندازه کنده بود!!!







امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
دوشنبه 17 تیر 1392 - 00:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
متوجه ماه هم باشين







چشم
از آسمان نمي‌گرفت. يك ريز اشك مي‌ريخت. طاقتم طاق شد چي شده حاجي؟

جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهميدم،‌ ولي
بعد چرا. آسمان داشت بچه‌ها را همراهي مي‌كرد. وقتي مي‌رسيدند به دشت،‌ ماه مي‌رفت
پشت ابرها
. وقتي مي‌خواستند
از رودخانه رد شوند و نور مي‌خواستند،‌ بيرون مي‌آمد
.
پشت بي‌سيم گفت «متوجه ماه هم باشين»
پنج دقيقه‌ي بعد،‌صداي گريه‌ي فرمان‌ده‌ها از پشت
بي‌سيم مي‌آمد.




امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 21 تیر 1392 - 01:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...



مامور آمار:

 _سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم میشم.
شما چند نفرید ؟
مادر سرشو پایین میندازه و سکوت میکنه،
بعد میگه:
_میشه خونه ما بمونه برای فردا ؟
_چرا مادر ؟
_آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه . . .










امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 25 تیر 1392 - 02:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / gomnam / shiva13 / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
محمدرضا، نورانى و زیبا و با لباسى سبز و تبسم کنان به طرفم آمد. با آن که مى
دانستم شهید شده، اما از شوق شروع نمودم به بوسیدن او بعد از چند دقیقه
گفت: سیر شدى مادر؟
گفتم: نه.
گفت: خوب بیا کمى با هم حرف بزنیم...
از او پرسیدم: آیا چیزى از ما زمینى ها به شما مى رسد؟
با خنده گفت: مرتب، حتى قرآن خواندن شما کلمه به کلمه به ما مى رسد،اما...
در آن لحظه خنده از چهره اش رفت.
با نگرانى پرسیدم: اما چه؟
گفت: اما دو هفته است چیزى به ما نرسیده...
راست مى گفت: مدتى بود او را فراموش کرده بودم...


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
دوشنبه 31 تیر 1392 - 02:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
سرش می رفت قولش نمی رفت.....




به مادرقول داده بود حتما برمی گرده ،


وقتی مادر تن بی سر فرزندش را دید



لبخند تلخی زد و گفت :


"پسرم سرش میرفت قولش نمیرفت."






امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 01 مرداد 1392 - 01:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / elena / ania / farinaz /
fmf66642 آفلاین



ارسال‌ها : 219
عضویت: 30 /5 /1391
تشکرها : 373
تشکر شده : 150
شرمنده ایم ...
شهدا شرمنده ایم


سه شنبه 01 مرداد 1392 - 16:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از fmf66642 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / farinaz /
shiva13 آفلاین



ارسال‌ها : 1335
عضویت: 16 /1 /1392
سن: 16
تشکرها : 6040
تشکر شده : 1893
شرمنده ایم ...
شهیدان زنده اند الله اکبر...

امضای کاربر :
خدا جون کمکم کن...
سه شنبه 01 مرداد 1392 - 20:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از shiva13 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

همت همت مجنون
حاجی صدای منو میشنوید 
همت همت مجنون 
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر 
محاصره تنگ تر شده ...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده ...
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان

فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه
ولی کو اخوی گوش شنوا...
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه  
کمک می خوایم حاجی .......
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند


داری صدا رو.......
همت همت مجنون.......













دل
نوشت: آره داداشا و خواهرای گلم، حکایت ما الان اینه، ولی کار ما از بیسیم
زدن گذشته، کاش یه تیکه سیم می موند باش سیم خودمونو وصل کنیم به شهدا ولی
افسوس که همه رو خودمون قطع کردیم.

ولی بازم امیدمون به خودشونه.
انشالله دستمونو بگیرن.


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 05 مرداد 1392 - 01:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / ania / farinaz /
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
شرمنده ایم ...


+بـا چــادر مشکے سـاده از پیـاده رو رد میشوے
چـﮧ حـس خوبـے اسـت...

چشـم هوسبـازان تـو را نمے بیند...!

توجـﮧ آنهـا را جلب نمیکنے...!

از روے لذت نگـاهت نمے کنند...!

چــادُرم :

دوستتـــ دارم که در عین زیبایـے ، توجـﮧ کسے را به خود جلـب نمیکنے...






امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
یکشنبه 06 مرداد 1392 - 13:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از maryamsis به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania / farinaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
شرمنده ایم ...



اگرفردای قیامت میتونی تو چشماش نگاه کنی

همینجوری که داری زندگی میکنی

 ادامه بده!




امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 08 مرداد 1392 - 15:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / zeinab / ania / farinaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
شرمنده ایم ...

نوجوان ۱۲-۱۳ ساله ای بود ٬  اومده بود ستاد اعزام .

 
می گفت : اسم منو برای جبهه  بنویسید



.


 
جواب داد : سنت کمه  .
 
با نا امیدی برگشت  .


روز بعد اومد  .

 
گفت : اسم منو بنویسید  .
 
ميگه : تو که می خوای بری  جبهه آیا مادرت راضی هست؟
 
دوباره برمي گرده  .
 
برای بار سوم اومد ٬ این  بار با یه ساک ٬ سلام کرد .
 
جواب داد ٬ آخه تو خیلی کم  سن و سال هستی . مادرت راضی نمیشه .
 
در ساک رو باز كرد ٬ پارچه  سفید رو از توش در آورد  و گفت:
 
این کفن منه  ٬ مادرم برام گذاشته .....

...



امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 08 مرداد 1392 - 16:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / elena / ania / farinaz /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
شرمنده ایم ...
پاهــــای مصنــــوعیش هیــــچ مشــــخص نبود .... امـــــا خنـــــده ی مصـــــــنوعی اش بــــدجــــور تـــوی ذوق مـــی زد ...





امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
پنجشنبه 10 مرداد 1392 - 10:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

 





 شرمنده ازتو اي پدر شهيد كه تمام آرزوهايت را بوسيدي


وگذشتي.



و من نگذشتم !وباز نتوانستم  بگذرم



امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 15 مرداد 1392 - 02:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

يازهرا بر روى لبانش جارى بود


اشك چشمانش براى پهلوى شكسته زهرا جارى بود


وقتی شهیدشدبچه ها تصمیم گرفتندبه تلافی آن همه محبت كه به زهرا داشت لبان وچشمانش رو بوسه بزنند


پارچه راکه کنار زدیم،پهلوي شكسته اش دل همه مارا آتيش زد.











امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 17 مرداد 1392 - 01:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania / farinaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
شرمنده ایم ...


امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
جمعه 18 مرداد 1392 - 12:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / ania / farinaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
شرمنده ایم ...


امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
جمعه 18 مرداد 1392 - 12:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / maryamsis / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
هـرگـز نـمـازت را تـرک مـکـن

مـیـلیـون هـا نـفـر زیـر خـاک ،

بـزرگ تـریـن آرزویـشـان بـازگـشت بــ ه دنـیـاست

تـا سجـده کـنـنـد ...




امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 19 مرداد 1392 - 01:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
كلاس درس شلوغ بود يهو معلم اومد كلاس وشروع كرد مث هميشه به حضور وغياب كردن:

بزرگراه همت: حاضر

ورزشگاه همت حاضر

غيرت همت: غايب

مجتمع فرهنگي همت: حاضر

مردونگي همت: غايب

مرام همت: غايب

سمينارهمت: حاضر

صداقت همت:غايب

آرمان همت:غايب

ياران همت: غايب

غايبين بيشتر ازحاضرين بودند...كلاس تعطيل...


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 20 مرداد 1392 - 00:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania / farinaz / shiva13 /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

اين بار با - ستاره و شب - جمله اي بساز!
سارا
اشاره كرد به آن راه دوردست
ده سال
مي شود پدرم رفته آسمان خانوم اجازه ! ولي برنگشته است .
خانوم
خنده اي زد و پرسيد :
دخترم ! در جمله هاي ناقصت اصلاً ستاره هست ؟
ترسيده بود نمره اش اين بار كم شود
خانوم ... شب ... دوباره بالا گرفته است
خانوم اجازه ! صبح و شب ما يكي شده
خانوم اجازه ! خانه ي ما بي ستاره است












امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 22 مرداد 1392 - 01:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...


کوچه هایمان را به نامشان کردیم ، که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیمبدانیم
گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم













امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 24 مرداد 1392 - 01:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
قهركرده ايدانگار..درست نمي گويم؟؟

حاجی دیگر نمیخندی ...!



چه شده آن لبخندهای دائمت؟



حاجی آنطور درخودت رفته ای دلم غصه اش میشود ...


سرت را بالا بگیر...


به چه می اندیشی؟


از چه دلگیری؟ ...

راستی حاجی ! قبلا ها یه عده ای میگفتند



شماها رفتید بجنگید که چه بشود؟


خودتان خواستید ،خودتان هم شهید شدید


آن وقتها جبهه میگرفتم و جوابشان را میدادم.


حالا خودمانیم حاجی،


بینی و بین الله رفتی که چه بشود؟


رفتی که آزادی داشته باشیم؟


رفتی که عده ای مانتوهایشان روز به روز تنگ تر


و روسری هایشان روز به روز کوچکتر شود؟


رفتی که ماه محرمی هم پارتی بگیرند


و جشن های آنچنانی؟

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 25 مرداد 1392 - 00:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / farinaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
شرمنده ایم ...

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
شنبه 26 مرداد 1392 - 04:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
اين روزها ریه ام پرشده از صدای تنفس تو...




امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 01:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...











امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
پنجشنبه 31 مرداد 1392 - 01:01
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz / gomnam /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
مـــــــن
اینجا
...

در قصــــــــــه خیـــــــــــس این دنیــــــــــا...

وجـــــــــــودم
مچـــــــاله شد
...



کــــــــــارے بکــــــــن اے شهــــــــــــید..

++
بعضـــــــے
وقت هــــا
..

نمــــــے دانم، در میـــــــان ایـــــن گـــــــرد
و غبــــــار گنـــــــــآه در این دنیـــآ
..

بــا که مـــے توان از بـــے قراری گفــت؟!...







امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 01 شهریور 1392 - 01:02
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد 
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود 
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد 
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان 
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی






امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 05 شهریور 1392 - 02:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz /
farinaz آفلاین



ارسال‌ها : 681
عضویت: 6 /4 /1392
محل زندگی: تبریز
سن: 15
تشکرها : 2894
تشکر شده : 596
شرمنده ایم ...
نقل قول از ania
بچه ها ی سوال..
میشه بگید دقیقاً مشکل شما با گلشیفته فراهانی چی هست؟؟
مگه جز این هست ک هرکسی، هرطور ک دوست داره زندگی میکنه؟؟
این همه ایرانی دارن میرن اون طرف، ک تو شبکه های ماهواره ای فت و فراوون نشونشون میدن...
خب چ فرقی میکنه این با اونا!!!


انیا جان فیلم تایتانیک رو دیدی؟یه فیلم هستش +18 البته با معذرت فراوان
به خاطر گلشیفته اون فیلم رو یه بار دیگه بازی کردن نقش اول دختره هم گلشیفته شده 
الان افتاد؟اون برهنه میره جلو دوربین خیلی معذرت میخوام هاااا

امضای کاربر : #[font]امضــآ نـدآرمـ مـهـر دآرمـ هـــــآآآق[/font] ↓↓↓ .../
سه شنبه 05 شهریور 1392 - 10:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از farinaz به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 /
farinaz آفلاین



ارسال‌ها : 681
عضویت: 6 /4 /1392
محل زندگی: تبریز
سن: 15
تشکرها : 2894
تشکر شده : 596
شرمنده ایم ...
عکس شهدا را میبینیم عکس شهدا عمل میکنیم
شهدا شرمنده ایم 

امضای کاربر : #[font]امضــآ نـدآرمـ مـهـر دآرمـ هـــــآآآق[/font] ↓↓↓ .../
سه شنبه 05 شهریور 1392 - 10:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از farinaz به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / shiva13 / gomnam /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...



پلاکش را آرام باز کرد و انداخت داخل رودخانه. دستش را گرفتم




و با عصبانیت گفتم: این چه کاری بود کردی؟...




اشک چشمانش سرازیر شد...




سرش را بالا آورد و گفت: حاجی من سید هستم..




می خواهم مثل مادرم زهرا گمنام بمانم











امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 10 شهریور 1392 - 00:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
یکشنبه 10 شهریور 1392 - 23:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
روی قبرم ، مثل برادر فتحعلی زاده ، گِلی باشد،


زیرا در شهرمان کسانی هستند که نان روزمره خود را نمی توانند پیدا کنند


و در زیر سقفهای گِلی زندگی می کنند...



فرازی از وصیتنامه شهید عادل عظیم خانی


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 01:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / gomnam /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...
رتبه اول کنکور ریاضی تو سال 1355 بود. تو
دانشگاه شریف و رشته شیمی قبول شده بود. شاگرد اول دانشگاه بود و بارها از
دانشگاه های معتبر براش دعوتنامه اومده بود. با اینکه کاملا به انگلیسی
مسلط بود اما دلش میخواست تو همین ایـــــــــران بمونه ...



میتونست مثل خیلی ها یه زندگی خیلی خوب و مرفه داشته باشه و قطعا استحقاقش
رو هم داشت اما نه تنها تو کشورش موند بلکه کلاس درس جبهه ها رو به کلاس
دانشگاه ترجیح داد.



روز قبل شهادت جلوی آینه محاسنش رو شانه میکرد و آماده نماز میشد مکثی کرد و خودش رو تو آینه دید و به همرزمش گفت :

« داداشی رفتنی شدم ، یقین دارم ساعتهای آخره »



اونایی که پرواز کردند و رفتند بهترین جوونای این مملکت بودند. باهوش ترین بودند. نابغه بودند و البته عاشق ... مثل • محسن وزوایی •













امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 27 شهریور 1392 - 02:37
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam / elena /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 27 شهریور 1392 - 23:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
شرمنده ایم ...

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 29 شهریور 1392 - 00:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
شرمنده ایم ...
چــــــــادر

معنیش این نیست

که اون دختر عیبی داره و میخواد با چادر پنهونش کنه ...

چــــــــادر

یعنی من همه ی زیبایی های دنیا را دارم

لطفا نگاهم نکن من و زیبایی هایم متعلق به"یک نفر" است.

امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
جمعه 29 شهریور 1392 - 12:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
شرمنده ایم ...
.با آرایش غلیظ و عروسک گونه ات می گویی من را ببین......

با کج و تاب راه رفتنت می گویی به من فکر کن.....

با خنده های نازکت میگویی دلت را به من بده .......

آنگاه میگویی تقصیر توست که به من توجه میکنی،من دلم پاک است اما چشمان تو مریض است.

اما من نه به تو توجه میکنم نه به تو فکر میکنم نه تورا میبینم و نه دلم را به تو میدهم ..

دل من دست بهترین حبیب و محبوم است.

امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
جمعه 29 شهریور 1392 - 12:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
شرمنده ایم ...
چــــــــادر

معنیش این نیست

که اون دختر عیبی داره و میخواد با چادر پنهونش کنه ...

چــــــــادر

یعنی من همه ی زیبایی های دنیا را دارم

لطفا نگاهم نکن من و زیبایی هایم متعلق به"یک نفر" است.

امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
جمعه 29 شهریور 1392 - 12:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
شرمنده ایم ...
.
در روزگاری
که زن ها در خیابان ساپورت می پوشند

لاک های شـَـبـــرنگـــــ می زنند

و روز و شــــــبـــــــــ

مثل چـــــِــــــراغ ها

بـــرق می زنند،

از دامن زن

مـَـردها

به معراج که نمی روند هیـچــــ ،

به تارااااااااااااااااااااااااااااااااااج می روند .

امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
جمعه 29 شهریور 1392 - 12:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group