بغض - 2

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

يه وقتايي دلت ميسوزه،

يه وقتايي دلت ميشكنه،

يه وقتايي دلت ميگيره،

اما خدا نكنه سه تاش با هم اتفاق بيفته ...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 15:58
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / saqane /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

خدایـــــــــــا :کم آورده ام ،

صبری که داده بودی تمام شد ،

ولی دردم همچنان باقیست !!!

بدهکار قلبم شده ام ،

میدانم شرمنده ام نمیکنی؛

باز هم صبـــــــر میخواهم


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 16:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

خـــــــداوندا...! 

در گلویــم ابـــــر کوچکی است که خیال بارش ندارد...

میشود مـــرا بغــل کنی..؟؟ 


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 16:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / saqane /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 16:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / 637 / saeed_1391 / saeideh / saqane /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

پرنده ها رفته اند

ابرها آب شده اند

دیگر برایم فرقی نمی کند

بگذار پنبه شود خوابهای زیر سرم......

گل های این بالش مصنوعی ست...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 22:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / saqane / elena /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 22:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / saqane / elena /
saeed_1391 آفلاین



ارسال‌ها : 1961
عضویت: 5 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1841
تشکر شده : 2254
بغض

با " تو " هستم ای آرام " قلبم " !

 حال و هوای دلتنگی آزارم میدهد .

 بغضی سرشار از نبودنت  !!!

 مرا خفه خواهد کرد ،

میخواهم بی صدا بشکنم " او " را .


امضای کاربر :

عجیب روزگاریست ، شیطان فریاد می زند آدم پیدا کنید سجده خواهم کرد

یکشنبه 01 بهمن 1391 - 22:44
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از saeed_1391 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: banoo / saeideh / saqane / elena /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

خسته شدم

آنقدر که تنهایی به همه چیز فکر کردم

خسته شدم

آنقدر به جای بقیه فهمیدم

و پایان داستان همیشگی

از خواسته هایت صرف نظر کن

به کناری برو

تا ادامه دهی.


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 22:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / saqane / elena /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

روزگاری تنهایی ام رادر آغوش می گرفتم و

به کنجی می رفتم

مبادا دست نامحرمی به آن برسد

و حال

آن را در مشتم گذاشته ام

و به هر نامحرمی تعارف می کنم


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 23:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / 637 / saqane / elena /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

این روزا دلم میخاد برم ی گوشه

 پشت ب دنیا بشینم

 و 

بگم من دیگه بازی نمیکنم...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 23:22
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / 637 / saqane / sondos /
637 آفلاین



ارسال‌ها : 1388
عضویت: 30 /6 /1391
محل زندگی: Qom
سن: 22
تشکرها : 3408
تشکر شده : 3683
...

    

          بُـغـض ...       

       http://uploadpa.com/beta/12/c42bu5i08bbj1hxpcxap.mp3


امضای کاربر :                   

                                    وقــتی زمــیـن از جــاذبـه حـرف زد ، هـمه پــرنـدگـان بــه او خـندیــدند...


دوشنبه 02 بهمن 1391 - 02:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از 637 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / banoo /
saqane آفلاین



ارسال‌ها : 1860
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 2561
تشکر شده : 1152
بغض

دلتنگی هایت تمامی ندارد وقتی از من دوری ...


امضای کاربر : آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند. کسیکه مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد. کسیکه عمل به این مهمی میکند باید بسازد تا درست شود. کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد، باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویش ها منزوی بشود.                                                                                                 امام خمینی (ره)
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 09:56
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از saqane به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / banoo /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
بغض

می پسندم زمستان را که معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد

و اشکی که در نگاهم می چرخد و به همه می گویم سرما خورده ام.


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 11:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / banoo /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
بغض

همیشه لبخند می زنم تا تمامی غم هایم را پنهان  کنم

نمی خواهم بدانی درد با تو نبودن وسعتی است به اندازه تمامی غم  های عالم


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 11:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / banoo / sondos /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
بغض

بی حس شده ام از درد !

از بغــض !

فقط گاهـی

خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را...


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 11:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / 637 / banoo / ania / sondos /
saqane آفلاین



ارسال‌ها : 1860
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 2561
تشکر شده : 1152
بغض

وقتــــی یک آدم رو به انـــدازه ی یک دنیـــا واسه خودت بزرگ میکـــنی..

کوچکــــترین اشتبـــاهش بزرگتـــرین ضربــه ی زندگی رو بهت میـــزنه !!


امضای کاربر : آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند. کسیکه مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد. کسیکه عمل به این مهمی میکند باید بسازد تا درست شود. کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد، باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویش ها منزوی بشود.                                                                                                 امام خمینی (ره)
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 20:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 7 کاربر از saqane به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / 637 / banoo / elena / ania / masoud / sondos /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

همیشه روبه نور بایست،اگرمیخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیفتد*

همیشه خودت رانقد بدان تادیگران تورابه نسیه نفروشند*

  سعی کن استاد تغییر باشی نه قربانی تقدیر*

  درزندگیت به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری نه احساس*

وهرگزبخاطر مردم تغییر نکن!!!

این جماعت هرروز تورا جوردیگری میخواهند*

مردمان شهری که همه در آن میلنگند به کسی که راست راه میرود میخندند...*


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
دوشنبه 02 بهمن 1391 - 21:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / banoo / saeed_1391 / ania / sara /
mohandes آفلاین



ارسال‌ها : 617
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 908
تشکر شده : 1054
بغض

 پشت میدون مین زمین گیر بودیم!

چند نفر داوطلب شدن با رفتن روی مین معبر بازکنن

یکیشون چند قدم که رفت برگشت.....

فکر کردیم ترسیده!!!!

پوتیناشو داد به هم رزمشو گفت:

تازه از تدارکات گردان گرفتم...حیفه بیت الماله!!!

پابرهنه رفت.....


امضای کاربر :
فتواى حسین [علیه السلام ] این است: آری ؛ در نتوانستن نیز بایستن هست ...
دکتر شریعتی





چهارشنبه 04 بهمن 1391 - 01:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از mohandes به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania / banoo / zeinab / 637 / masoud /
majnoon آفلاین



ارسال‌ها : 316
عضویت: 7 /11 /1391
محل زندگی: عشق آباد
سن: 20
تشکرها : 72
تشکر شده : 493
بغض

کاش آنروز که از من مینوشتی...

به لحظه های رفتنت هم فکر میکردی...

حالا نیستی

و من ماندمو یک مشت دست نوشته اشک آلود..

مرا با خود ببر..


امضای کاربر : غصه ی دوری دلدار مرا پیرم کرد / غم هجران نگارم ز جهان سیرم کرد

گریه کردم ز فراغت گل من باور کن / که مرا غربت این شهر زمین گیرم کرد

شنبه 07 بهمن 1391 - 01:37
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از majnoon به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: banoo /
majnoon آفلاین



ارسال‌ها : 316
عضویت: 7 /11 /1391
محل زندگی: عشق آباد
سن: 20
تشکرها : 72
تشکر شده : 493
بغض

شیشه ی پنجره را باران شست

از دل من اما ، چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟


امضای کاربر : غصه ی دوری دلدار مرا پیرم کرد / غم هجران نگارم ز جهان سیرم کرد

گریه کردم ز فراغت گل من باور کن / که مرا غربت این شهر زمین گیرم کرد

شنبه 07 بهمن 1391 - 02:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از majnoon به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: banoo / saqane / masoud / 637 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

 

 

میچرخـــــاندم  حول

ِ مــــدار ِ دلتــــنگی ، زمـــان..

 

 بی تو چه

تهـــوع آورست  این چـــرخ و تــــاب

 

 برگــــــــرد  دلـــم 

ســـکون و آرام ِ دل تورا  میــــخواهد...

 


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 02:14
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

 

دلتنگم

 

 

مثل ماه

 

که بدون نیمه اش

 

هر شب لاغرتر می شود…

 


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 02:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: majnoon / saeed_1391 / masoud / saqane / elena /
masoud آفلاین



ارسال‌ها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
بغض

درد می کشمــــ . . . درد !!!

هم تلخ است هم ارزان !!

همــــ گیراییش بالاستـــــــــــــــ !!!

هم اینکه تابلو نمی شومـــ و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد ، نا باب نبود !!!

اتفاقا بابِ بابــــــــــ بود !!!

فقط نگفته بود که ماندنی نیست . . . همـــــــــــــــــــــــ ــــــــین !!!


امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد

                            تاس باش...

               که هرچه میگویی بگویند باشد.
شنبه 07 بهمن 1391 - 08:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از masoud به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane / saeed_1391 / elena / banoo /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

من توراهنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم...


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
شنبه 07 بهمن 1391 - 12:14
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane / banoo / saeed_1391 /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

ته فنجان قهوه ام

         عکس کفشهای توست...

             

            فقط نمیدانم می آیی یامیروی...!     


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
شنبه 07 بهمن 1391 - 12:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane / banoo / saeed_1391 /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

نگاهت کافیست تادوباره درهوای آمدنت بمیرم...توهمیشه دعوتی رأس ساعت دلتنگی...


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
شنبه 07 بهمن 1391 - 12:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: masoud / saqane / banoo / saeed_1391 /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

رفیق!!! دلتنگ که شدی پیش من بیا... کمی غصه هست باهم میخوریم!


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
شنبه 07 بهمن 1391 - 12:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: masoud / saqane / banoo / saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

درونم غوغـــــاستــــــ ...

ساده میشکنم ...

حتی بــــایکــــ تلــــــنگــر کــوچکـــــ ...

اینگونه نبودم.........

شـــــــدم ...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 14:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو مینوسم قلبم خیس دلتنگی است و چشمانم طوفانی...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 14:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

آرزوی من مـــاندن اوستــــ ...
                      امـــا...........

خدایــــــا اگر آرزوی او رفتــــن من است ؛

آرزوی او را بـــرآورده کـــــــن !!

         مــــــن دیگر آرزوییـــــــ ندارم...


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 14:44
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / saqane / saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

به خودم قول می دهم که فراموشـت کنم !

وقتی صبح می شود تو را که نه،

ولی !

قولم را فراموش می کنـــم !


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 14:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / saqane / saeed_1391 /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

عادت میکنم...

به داشتن چیزی و سپس به نداشتنش. 

به بودن کسی و سپس به نبودنش. 

تنها عادت میکنم،اما فراموش نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه....


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 07 بهمن 1391 - 14:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / saqane / saeed_1391 /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

                                       خدایا!یاخیلی برگردون عقب یابزن بره جلو ...

                                                                         اینجای زندگی دلم خیلی گرفته...!!


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
شنبه 07 بهمن 1391 - 18:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 / banoo / saqane / saeed_1391 /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
بغض

ساده براي خودم ...

برای ِ آدمی که دلگیر است جمعه از همان شنبه صبح ِ زود شروع می شود ...


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 07 بهمن 1391 - 23:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane / banoo /
zlatan آفلاین



ارسال‌ها : 2891
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 23
تشکرها : 1906
تشکر شده : 3243
بغض

مهم نيست ڪه ديگر باشـے یا نه

مهم نیست کــه دیگر دوسم داشته باشـے یا نه

مهم نیست ڪه دیگر مرا به خاطر بیآورے یآ نه

مهم نیست ڪه دیگر تورا بـا دیگرے میبینم یــا نه

مهم اینست ڪه زمــانے که تنهآ میشوے

زمــانـے کــه دلت گرفت چگونه و با چه رویـے

سر به آسمان بلند میکـنـے و میگویـے

خدایا مـن ڪه گنآهـے نکــردم ...

 پس چه شد ...


یکشنبه 08 بهمن 1391 - 00:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از zlatan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / saqane / banoo / saeideh / zeinab /
saqane آفلاین



ارسال‌ها : 1860
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 2561
تشکر شده : 1152
بغض

سکوت مرا

نه پای خوشی روزگارم بگذار

نه پای درد گلویم

سکوت من تنها یک معنی دارد

" حرف زدن هیچ دردی را دوا نمیکند"


امضای کاربر : آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند. کسیکه مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد. کسیکه عمل به این مهمی میکند باید بسازد تا درست شود. کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد، باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویش ها منزوی بشود.                                                                                                 امام خمینی (ره)
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 08:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saqane به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: banoo /
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
بغض

ببارباران کمی آرام.........

که پاییز هم صدایم شد

که دلتنگی و تنهایی رفیق باوفایم شد

ببار باران......

بزن برشیشه ی قلبم، بکوب این شیشه رابشکن

که دردکمتری دارد اگربا دسته تو باشد

ببارباران.....

که تااوج نخفتن هامدام باریدم از یادش

ببار باران..درخت وبرگ خوابیدن

اقاقی..یاس وحشی..کوچه هاروزهاست خشکیدن

ببارباران..جماعت عشق را کشتن

کلاغابوته ی سبز و فارابی صدا خوردن...

ولی باران توبامن بی وفایی.......

توهم تاخانه ی همسایه می باری و تامن....

می شوی یک ابرتوخالی

ببارباران........

ببارباران..................که تنهایم


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 09:26
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از banoo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / saeideh /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

دلتنگم...

       برای کسی که مدت هاست بی آنکه باشد هرلحظه"زندگی اش" کرده ام...


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 11:39
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / sara / banoo /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

دیشب آغوش گرمی را احساس کردم ...

 

برگرد...

تنهایی دارد جایت رامیگیرد...


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 11:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / banoo /
nasrin آفلاین



ارسال‌ها : 182
عضویت: 17 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 20
تشکرها : 402
تشکر شده : 196
بغض

وقتی بامشتهایش قلبم رامیشکست...همه ی فکرم این بود که مبادا دستانش زخمی شود...!!!


امضای کاربر : مثنوی چشمهایت آنقدرها هم که میگفتند بلند نبود...

                                       تو پلکهایت را همان اول بیت بسته بودی...!
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 11:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از nasrin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / banoo /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group