اقا اجازه ؟

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 211
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
اقا اجازه ؟

آقا اجازه!

آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!

قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران

آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان

ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!

قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا!

اصلا به اين نوشته بگوييد «داستان»

من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين

از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير

باران بيار و باز بباران از آسمان

- اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!

- آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!

«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»

يا زير دستهاي نجيب تو در امان!

آقا اجازه!............................

.......................................!

باشد! صبور مي شوم اما تو لااقل

دستي براي من بده از دورها تکان...

 

آقا اجازه خسته ام از اينهمه فريب!

آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،

از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.

آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،

ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.

آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند

عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند

«فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!

آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،

«آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!

باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!

آقا اجازه! منتظرند اينهمه غريب....


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
پنجشنبه 06 مهر 1391 - 22:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از sara به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 637 & banoo &
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
اقا اجازه ؟

آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،

از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.

آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،

ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.

آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند

عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند

«فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!

آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،

«آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!

باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!

آقا اجازه! منتظرند اينهمه غريب....

خيلي خيلي قشنگ بود...ممنون ساراجان

اللهم عجل لوليك الفرج


امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
جمعه 07 مهر 1391 - 00:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
اقا اجازه ؟

آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان

ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير

باران بيار و باز بباران از آسمان

آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،

از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.

آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند

عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند

عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

سپاسگزارم


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
جمعه 07 مهر 1391 - 07:51
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
اقا اجازه ؟

خواهش میکنم  سپاسگزارم ازتون دوستان 


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
جمعه 07 مهر 1391 - 10:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ania آفلاین



ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
اقا اجازه ؟

باید وسط هفته بیایی آقا...

دیریست که جمعه های ما تعطیل است....!!

.

.

ممنونم  سارا جان، قشنگ بود


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




جمعه 07 مهر 1391 - 17:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group