نقدفیلم پیانیست

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 268
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نقدفیلم پیانیست
نمي‌توان «رومن پولانسكي» را با فيلم پيانيست شناخت. او در اين فيلم نگاه متغير و نوعي نوآوري در كار خود ايجاد كرده است. پولانسكي كه از سينماي بعد از جنگ لهستان برخاسته است اين بار خاطرات تلخ خود را مرور مي‌كند و به سالهاي زجرآور 1939  تا 1945  برمي‌گردد و يك هنرمند را از چنگال نازيها بيرون مي‌كشد. سالهايي كه او خود آنها را به خوبي مي‌شناسد و هيچگاه از ذهنش محو نمي‌شوند. او كه خود از نجات يافتگان فاجعه نسل‌كشي است و حتي مادرش در اردوگاه مرگ آشويتز كشته شده است بهتر مي‌تواند در چند فصل نهادين فيلمش آن روزگار رنج‌آور را تصوير كند و بيننده را متحير سازد.
 پولانسكي در اين فيلم با اينكه سعي دارد ديدگاهها و آمال اومانيستي خود را حفظ كند به نوعي رئاليسم و ايستايي رسيده است. دوربين او از استانداردهاي هاليوود تبعيت نمي‌كنند و بيشتر از زاويه چشم آدمهاي فيلم بر پرده رخ مي‌نمايانند. هرچند بستر اين فيلم جهودكشي و زجر نافرجام آدمهاي آن دوره است و ممكن است از اين حيث همچون فهرست شيندلر باشد اما يك تفاوت اساسي و بنيادي با چنين فيلمي دارد، اين تفاوت چيزي نيست مگر مقابله هنر و هنرمند به عنوان ايده‌ال بشري و نجات‌بخش چنين نژادي با مخوف‌ترين واقعه جوامع انساني يعني جنگ و شرارت و خونريزي. پولانسكي استادانه اين دو پديده را در كنار هم قرار داده است بطوريكه تضاد ايجاد شده هم بر ارزش هنر مي‌افزايد و هم وقاحت آدم‌كشي را بيش از پيش آشكار مي‌سازد. هرچند تحقير انسان همچون فهرست شيندلر در جاي‌جاي فيلم چون پتكي بر سر بيننده كوبيده مي‌شود اما آنچه حائز اهميت است جاودانگي هنر در درجه اول و هنرمند در درجات ثانويه است، هنر زنده مي‌ماند حتي اگر تمام انسانها با خنجر آبگون ظلم و جهل مصله شوند. برای او اين مهم نيست كه هنر در اختيار چه كسي است، تنها اهميت در ذات هنر است. به سكانس كليدي رويارويي افسر نازي كه نوازنده پيانو است با اشپيلمن (با بازي به ياد ماندني آدريان برودي) توجه كنيد. هنرمند هنرمند را مي‌يابد و او را نجات مي‌دهد و اين همان چيزي است كه ذهن پولانسكي را به خود معطوف داشته است. او در فيلمهاي قبلي خود مانند بچه رزماري، ديوانه‌وار و ماه تلخبيشتر جنبه‌هاي فرماليستي اثر خود را در نظر گرفته اما پيانيست با اينكه اينگونه نيست بسيار خوش‌ساخت از كار درآمده است و البته اين فيلم براي او نوعي اداي دين محسوب مي‌شود.
 فيلم داستان نجات اشپيلمن به شكلي مذبوحانه و انتحاري از چنگال نازيها يا به تعبيري «بي انسانيتي» است كه بر اساس خاطرات او تصوير شده است هرچند بخشهايي از فيلم را خاطرات واقعي دوران كودكي خود پولانسكي تشكيل مي‌دهد براي مثال مي‌توان به رفت و آمد مخفيانه بچه‌ها به گتوي يهوديان و سركشيدن سوپ از روي زمين توسط پيرمرد گرسنه اشاره كرد. پولانسكي در اين فيلم همچون آثار قبلي‌اش روابط شخصي آدمها، دلبستگيها، دغدغه‌ها و رويكردهاي انساني آدمهاي فيلمش را مورد توجه قرار مي‌دهد. او هنر را مي‌ستايد و به شكلي استعاري جاودانگي هنر را فرياد مي‌زند.
پيانيست حكايت تنهايي و اميد است. داستان تلاش سرسختانه انسان براي زنده ماندن و باقي بودن. اين مهم در نيمه دوم فيلم كاملاً مشهود است. پيانيست از دو جنبه درخور توجه است، يكي اهميت به انسان و دوم ارزش براي هنر. همين است كه پيانيست را ماندگار مي‌كند؛ دقيقاً همچون آثار به جا مانده از يك هنرمند متعهد. پيانيست تراژدي ارزش‌گذاري براي هنرمند انسان‌صفت است و چيزي بيش از اين نيست. در آخر به پولانسكي و آدريان برودي خسته نباشيد مي‌گويم.
 
ديالوگهاي به ياد ماندني فيلم:
اشپيلمن: نميدون چطوري ازت تشكر كنم.
افسر نازي: از خدا تشكر كن. اون باعث ميشه كه ما زنده بمونيم.
 
اشپيلمن: (هراسان به سربازان روسي) شليك نكنيد!‌ من لهستاني‌ام! آلماني نيستم!
افسر روس: پس چرا اون پالتوي مسخره رو پوشيدي؟
اشپيلمن: سردم بود!
 
اشپيلمن: من جايي نمي‌رم!
هلينا: خوبه پس منم جايي نمي‌رم.
مادر: مسخره بازي در نيارين، ما بايد با هم باشيم.
اشپيلمن: ببين... اگه قرار باشه بميرم ترجيح ميدم تو خونه خودم باشم. اينجا مي‌مونم.
 
اشپيلمن: ميدونم كه زمان مسخره‌اي براي گفتن اين حرفه... اما...
هلينا: چي؟
اشپيلمن: تو خيلي خوب به نظر مياي.
هلينا: (بغض كرده) ممنونم.
 
افسر نازي: بعد از جنگ چكار ميكني؟
اشپيلمن: پيانو مي‌زنم. تو راديوي ملي لهستان.
افسر نازي: اسمت چيه؟ مي‌خوام برنامه‌تو از راديو گوش بدم.
اشپيلمن: اسمم اشپيلمنه.
افسر نازي: اشپيلمن؟ براي يه پيانيست اسم خوبيه.
 
منبع : وبلاگ دلنمک http://www.delnamak.blogfa.com

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
سه شنبه 03 مرداد 1391 - 23:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group