نقدفیلم اپارتمان

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 253
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نقدفیلم اپارتمان

فیلم «آپارتمان» ملودرامی زیبا و دیدنی از وایلدر است: داستان یك كارمند اداره‌ی بیمه، آقای باكستر (جك لمون)، كه تنها زندگی می‌كند و برای ترقی شغلی و كسب رتبه‌های بالاتر در اداره، كلید آپارتمان‌اش را برای چند ساعت به كارمندان عالی‌رتبه امانت می‌دهد. اما آن‌قدر متقاضی زیاد است كه برای جلوگیری از تداخل آن‌ها، او یك تقویم رومیزی را برای این كار در نظر می‌گیرد. اوضاع بر همین منوال می‌گذرد تا این‌كه آقای باكستر به خانم كیوبلیك (شرلی مك‌لین)، دختری كه در اداره متصدی آسانسور است، دل می‌بندد...

فیلم، اشاره‌های فوق‌العاده ظریفی به فساد اخلاقی آدم‌ها دارد و «دروغ‌هایی» كه دائماً در حال رد و بدل شدن است و «راست‌هایی» كه دیگر ارزشی ندارند، نابود شدن‌ها و بی‌تفاوت شدن‌ها، استفاده‌ی دقیق و به‌جا از كمدی در درام‌ترین و غمناك‌ترین صحنه‌ها، همه و همه امضای وایلدر را در بر دارند.
از سكانس‌های فوق‌العاده‌ی فیلم، سكانس‌های مربوط به آینه‌ی ترك‌خورده‌ی خانم كیوبلیك است؛ در لحظاتی كه آقای باكستر مشغول جلب توجه خانم كیوبلیك است و كلاه جدیدش را بر سر گذاشته و امتحان می‌كند و دائماً نظر خانم كیوبلیك را می‌پرسد، خانم كیوبلیك ـ كه درست چند دقیقه قبل و بعد از كشف حقایقی تلخ كاملاً درهم شكسته است ـ نظرهایی درباره‌ی كلاه می‌دهد كه بدون كوچك‌ترین توجهی است. او هنگام ترك اتاق، آینه‌ی ترك خورده‌اش را از جیب‌اش بیرون می‌آورد تا نگاهی به صورت‌اش بیندازد و باكستر با دیدن آینه، از حقیقت تلخی آگاه می‌شود و درهم می‌شكند.
در این سكانس، با این‌كه بیننده از قبل حقیقت را می‌داند، ولی با او ویران می‌شود و درهم می‌شكند.

صحنه‌های حضور دكتر در آپارتمان و تعجب او از به كار بردن لفظ خانم و آقا توسط باكستر و كیوبلیك در مقابل هم؛ استفاده‌ی تلخ و شیرین از تیغ ریش‌تراشی كه از یك طرف از یك عشق پاك خبر می‌دهد و از طرف دیگر از احتیاط هم‌راه با ترس باكستر از آقای رییس و در یك كلام، مقام و موقعیت او در اداره و ترس از دست دادن آن؛ لحظاتی كه باكستر دل شكسته هنگام جمع كردن وسایل آپارتمان‌اش به راكت تنیسی كه از آن به‌عنوان آبكش برای دم كردن اسپاگتی استفاده كرده بود، نگاه می‌كند و یك رشته ماكارونی باقی‌مانده بر روی آن را با لبخند تلخی از راكت جدا می‌كند؛ و... همه و همه شاهكارهای بیلی وایلدر است كه البته با بازی عالی جك لمون هم‌راه است.

سكانس‌های تلاش باكستر برای سرگرم كردن خانم كیوبلیك؛ ابراز احساسات تصنعی و شدیدش در مورد كارت‌های خانم كیوبلیك و نیمه‌كاره ماندن بازی به این دلیل كه خانم كیوبلیك خواب‌اش می‌برد؛ تلاش‌های باكستر برای متقاعد كردن رییس كه حداقل چند كلمه‌ای با خانم كیوبلیك صحبت كند؛ اعترافات زن مبنی بر این‌كه همیشه در بدترین زمان و بدترین مكان قرار گرفته و این‌كه چرا هیچ‌وقت در زندگی نتوانسته است عاشق یك آدم خوب و ساده مثل باكستر شود و...

 اما سرانجام در صحنه‌ی آخر، وقتی باكستر به كیوبلیك می‌گوید: «دوستت دارم»، او در جواب می‌گوید: «...!» یك پایان غیركلیشه‌ای، ناب و به یاد ماندنی.
از : http://mehranmovis.blogdoon.com

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
سه شنبه 03 مرداد 1391 - 23:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group