داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 411
نویسنده پیام
elena آفلاین


ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

من سرم توی کار خودم بود ...

بعد یه روز یه نفر رو دیدم ...

اون این شکلی بود !

بعد این طوری شد!!!

ما اوقات خوبی با هم داشتیم ..

من یه کادو مثل این بهش دادم

وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم!

ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم ..

و این وضع من توی اداره بود ..

وقتی همکارام من و دوستم رو دیدند، اینجوری نگاه می کردند ..

و من اینجوری بهشون جواب می دادم ..

اما روز والنتاین ، اون يگ گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه..

و من اینجوری بودم ...

بعدش اینجوری شدم ...

احساس من اینجوری بود ..

بعد اینجوری شدم ...

بله .. آخرش به این حال و روز افتادم ...

پدر عاشقی بسوزه !


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 12:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: masoud &
saqane آفلاین



ارسال‌ها : 1860
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 2561
تشکر شده : 1152
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نذار اینا رو بد آموزی داره


امضای کاربر : آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند. کسیکه مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد. کسیکه عمل به این مهمی میکند باید بسازد تا درست شود. کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد، باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویش ها منزوی بشود.                                                                                                 امام خمینی (ره)
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 15:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

الهی بمیرم برات النا خانم پاک ازدست رفتی


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 18:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از saqane

نذار اینا رو بد آموزی داره

بد آموزی کجا بود ؟

گذاشتم عبرت بگیرید


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 20:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

الهی بمیرم برات النا خانم پاک ازدست رفتی

 سارا جان ؛نه به اندازه ی تو


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 20:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

فاش میگویم وازگفته خوددلشادم 

بنده عشقم وازهردو جهان ازادم 

اما معتادوالکلی دیگه نیستم 


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 20:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

فاش میگویم وازگفته خوددلشادم 

بنده عشقم وازهردو جهان ازادم 

اما معتادوالکلی دیگه نیستم

نگران نباش ، انشاالله میشی


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 21:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

اینی که میگی برای عشق زمینی وبنده هستش که الحمدلله من نه عاشق بنده میشم نه ادم زمینی چون خداهمه قلبم روپرکرده پس بی انصافی باعشق خدا معتادوالکلی بشم


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 15:51
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

خوش به حالت سارا


امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 19:42
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

چراخانمی؟چون معتاد نمی شم 


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 20:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

اینی که میگی برای عشق زمینی وبنده هستش که الحمدلله من نه عاشق بنده میشم نه ادم زمینی چون خداهمه قلبم روپرکرده پس بی انصافی باعشق خدا معتادوالکلی بشم

سارا حالا بیا و عاشق شو

بخاطر من


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 20:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از elena

نقل قول از sara

اینی که میگی برای عشق زمینی وبنده هستش که الحمدلله من نه عاشق بنده میشم نه ادم زمینی چون خداهمه قلبم روپرکرده پس بی انصافی باعشق خدا معتادوالکلی بشم

سارا حالا بیا و عاشق شو

بخاطر من

خانمی توهستی بسه 
چه معنی داره دخترعاشق بشه 


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 21:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

خانمی توهستی بسه 
چه معنی داره دخترعاشق بشه 

من ؟؟؟ سارا من ؟

مردم ؟ اصلا داریم مردم ؟

حالا که اینطوریه انشاالله که نمیشی


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 28 شهریور 1391 - 21:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

اوه اوه فک کنم کم کم کار به گیس و گیس کشی بیفته


امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
چهارشنبه 29 شهریور 1391 - 15:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
zlatan آفلاین



ارسال‌ها : 2891
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 23
تشکرها : 1906
تشکر شده : 3243
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

خوب درست

ولی عشق زمینی هم قداست خاص خودشو داره

برای رسیدن به خدا میتونیم ازعشق زمینی استفاده کرد وباهم به خدارسید

قداست عشق زمینی هم درنزد خدا مهمه ...

مثل یک پرنده باید اززرمین برخواست و به خدارسید ...

یک بال منم وبال دیگر عشق زمینیم ...

با 2 بال میتوان پرید ...

شاید یکی بتونه تنهایی ام بپره . اینم میشه ...


چهارشنبه 29 شهریور 1391 - 23:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

بله عشق زمینی هم قداست خاص خودش رو داره امابرای کسی که عشق اسمانی رو تجربه کرده باشه سخته که محدود به زمین باشه بخصوص اگراون عشق الهی باشه .

شمامیگیدشایدبشه بایک بال هم پریداما من میگم بدون بال هم میشه پرید کافیه که بال اضافتوروی زمین جابذاری وبا بالهای دلت .سفرکنی


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 01:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از sara به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: jimykoochooloo /
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

احسنت

دیدی چی شد؟

چیزی نشد ولی خوب جواب دادی.

خیلی مشتاقم بدونم واقعا شما به همچین مرتبه ای رسیدید؟واقعا سخته.


امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 01:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از jimykoochooloo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sara /
zlatan آفلاین



ارسال‌ها : 2891
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 23
تشکرها : 1906
تشکر شده : 3243
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

بله عشق زمینی هم قداست خاص خودش رو داره امابرای کسی که عشق اسمانی رو تجربه کرده باشه سخته که محدود به زمین باشه بخصوص اگراون عشق الهی باشه .

شمامیگیدشایدبشه بایک بال هم پریداما من میگم بدون بال هم میشه پرید کافیه که بال اضافتوروی زمین جابذاری وبا بالهای دلت .سفرکنی

درمقابل دلیلتون

سکوت میکنم

خیلی قانع کننده وقشنگ بود


پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 01:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از jimykoochooloo

خیلی مشتاقم بدونم واقعا شما به همچین مرتبه ای رسیدید؟واقعا سخته.

ازکدوم مرتبه صحبت میکنید؟من که هنوز به جایی نرسیدم من کجاورسیدن به یارکجا
عشق به خداپایان ناپذیره.نه مرتبه داره نه اندازه .هرچه بیشترعاشق بشیدبیشتراحساس نیازتونروبه معشوق درک میکنید.


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 02:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

منظورم اینه که این حرفایی که الآن دارید میزنیدو خودتون درک کردید؟


امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 02:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از jimykoochooloo

منظورم اینه که این حرفایی که الآن دارید میزنیدو خودتون درک کردید؟

جیمی کوچولو انقد منو نخندون .

این سارا قاطیه .پیشنهاد میکنم باهاش از این حرفا نزنید


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 09:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: jimykoochooloo /
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از jimykoochooloo

منظورم اینه که این حرفایی که الآن دارید میزنیدو خودتون درک کردید؟

بله به این حرفهام رسیدم اما نه به خدا...

هنوزبرای رسیدن به هدفم کلی راه نرفته مونده که بایدبرم


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 09:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از sara به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: jimykoochooloo /
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از elena
جیمی کوچولو انقد منو نخندون .

این سارا قاطیه .پیشنهاد میکنم باهاش از این حرفا نزنید

الناجان نظرلطفته.

ازدست عزیزان چه بگویم ؟گله ای نیست

گرهم گله ای هست دگرحوصله ای نیست


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 09:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از sara

الناجان نظرلطفته.

ازدست عزیزان چه بگویم ؟گله ای نیست

گرهم گله ای هست دگرحوصله ای نیست


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
پنجشنبه 30 شهریور 1391 - 17:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
637 آفلاین



ارسال‌ها : 1388
عضویت: 30 /6 /1391
محل زندگی: Qom
سن: 22
تشکرها : 3408
تشکر شده : 3683
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

!


امضای کاربر :                   

                                    وقــتی زمــیـن از جــاذبـه حـرف زد ، هـمه پــرنـدگـان بــه او خـندیــدند...


جمعه 31 شهریور 1391 - 01:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

نقل قول از 637

!

بفرمایید با این بحثاتون وقتی 1 تازه وارد میاد میشه این

من از شما معذرت میخوام 637


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
جمعه 31 شهریور 1391 - 09:42
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: jimykoochooloo /
zlatan آفلاین



ارسال‌ها : 2891
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 23
تشکرها : 1906
تشکر شده : 3243
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

جناب784 میشه درمورد امضاتون توضیح بدی؟

لطفا


سه شنبه 04 مهر 1391 - 01:58
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
mahtabasemani آفلاین



ارسال‌ها : 23
عضویت: 18 /5 /1391
تشکرها : 31
تشکر شده : 7
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

قشنگ بود مرسي


سه شنبه 04 مهر 1391 - 13:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
داستان عاشق شدن یه کووووووووووووچوووووووووول وووووووووووو

خواهش میکنم عزیزم


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 04 مهر 1391 - 18:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group