درنگی بر لحظه

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 71
نویسنده پیام
golegandom آفلاین


ارسال‌ها : 78
عضویت: 24 /5 /1391
سن: 100
تشکرها : 13
تشکر شده : 50
درنگی بر لحظه

یکی از داوطلبان حاضر در منطقه زلزله زده می گوید:

تازه از راه رسیده ام و باید دوباره برگردم.

فقط حرفی راه گلویم را بسته، می گویم و می روم:

دلم می خواهد فریاد بزنم

وقتی در یکی از روستاهای کاملا تخریب شده،

مرد روستایی به من می گوید

بمانید و یک استکان چای را مهمان ما باشید.

هنوز در بدنمان جان داریم که مهمان نوازی کنیم...


سه شنبه 07 شهریور 1391 - 23:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group