در ده قدمی فتنه...(ویژه شب قدر)

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 80
نویسنده پیام
porya733 آفلاین


ارسال‌ها : 625
عضویت: 22 /4 /1392
محل زندگی: Qom&shiraz
سن: 21
تشکرها : 381
تشکر شده : 656
در ده قدمی فتنه...(ویژه شب قدر)
جنگ صفین مالک اشتر در ده قدمی خیمه معاویه
قیص:برگرد مالک کوفیان شمشیر کشیدن قصد جان علی را کرده اندمالک:برگردم نمیبینی در ده قدی خیمه فتنه ام سرنوشت صفین به ده ضربت شمشیر معلوم میشود انصاف است جنگ برده را واگزار کنیم برو کوفیان را مشغول کن من کار را تمام میکنم
قیص:بی فایده است اشتر این جماعت دل ودینشان را به چشمشان داده اند اگر دیر بجنبی خون علی را میریزند
مالک با عصبانیت: برگردید دشمنان اصلی در لشگر خودی اند

امضای کاربر : چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدایمان دوباره سنگ وچوب شد نیامدی
سه شنبه 24 تیر 1393 - 23:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از porya733 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam & eshragh & shiva13 & elena &
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
در ده قدمی فتنه...(ویژه شب قدر)
سکانس عجیبی بود. هر روز سعی میکنم سر کار نگا کنم سریالش رو. چقدر این سکانسش حرص آدم در میاد. و حرص آورتر اینکه بعدا خوارج از امام علی(ع) شکایت میکنن که چرا تو صفیت به حرف ما گوش کردی و کار رو به حکمیت سپردی. آدم میخواد سرشو بکوبه دیوار. امان از خوارج که خون به دل علی(ع) کردن

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
چهارشنبه 25 تیر 1393 - 04:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group