برداشت شما (مسابقه2)

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 304
نویسنده پیام
maktab110 آفلاین


ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)




چهارشنبه 09 بهمن 1392 - 01:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena & zeinab & shiva13 & gomnam & porya733 &
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
برداشت شما (مسابقه2)
يهو اين شعر يادم افتاد:
درنا اميدي بسي اميد است پايان شب سيه سفيد است..

يه روزنه نور توي تاريكي يعني اميد...

هيچ وقت نبايد از لطف ورحمت خدا نااميد شد...چون توسخت ترين شرايط مث يه روزنه نورميمونه
ودستت وميگيره.

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
چهارشنبه 09 بهمن 1392 - 12:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 / maktab110 / maryamsis / porya733 / gomnam /
fadayiyanemam101 آفلاین



ارسال‌ها : 476
عضویت: 15 /7 /1392
محل زندگی: ارومیه
سن: 20
تشکرها : 86
تشکر شده : 617
برداشت شما (مسابقه2)
میخواد خودکشی کند خخخخخ

امضای کاربر : برای سلامتی امام زمان 14تا صلوات محمدی بسند بفرست
چهارشنبه 09 بهمن 1392 - 14:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از fadayiyanemam101 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 / maktab110 / porya733 /
shiva13 آفلاین



ارسال‌ها : 1335
عضویت: 16 /1 /1392
سن: 16
تشکرها : 6040
تشکر شده : 1893
برداشت شما (مسابقه2)
کاربر زلاتان کجاییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تصویر: /weblog/file/forum/smiles/12.gif

امضای کاربر :
خدا جون کمکم کن...
چهارشنبه 09 بهمن 1392 - 16:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از shiva13 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / elena / porya733 /
maryamsis آفلاین



ارسال‌ها : 1649
عضویت: 8 /3 /1392
محل زندگی: شبستر
سن: 16
تشکرها : 1355
تشکر شده : 1845
برداشت شما (مسابقه2)
بعد از کلی روزای تار تاریک خشن همیشه روزنه روشنایی وجود داره
همیشه کسی هست ک دست ادم بگیره از اون تتاریکی مطلق نجاتش بده همون ضرب المثل مانی زینبم

امضای کاربر :
خدایا!
من دلم قرصه!
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی، که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، کمی با من مدارا کن
شنیدم گرمه آغوشت، اگه میشه منم جا کن...
جمعه 11 بهمن 1392 - 22:22
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از maryamsis به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / zeinab / porya733 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
تا الان کاربر زینب با 3 امتیاز نفر اول


و کاربر فداییان و کاربر مریم با 2 امتیاز مشترکا دوم هستند

سه شنبه 15 بهمن 1392 - 02:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: porya733 /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)

زندگي با همه وسعت خويش محفل ساكت غم خوردن نيست!
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست!
اضطراب وهوس ديدن و ناديدن نيست!
زندگي خوردن و خوابيدن نيست!
زندگي جنبش جاري شدن است!
زندگي کوشش و راهي شدن است از تماشاگه آغازحيات تا به جايي كه خدامي داند.
زندگي چون گل سرخي است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطيف، يادمان باشد اگر گل چيديم،عطر و
برگ و گل و خار، همه همسايه ی ديواربه ديوار همند.

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 15 بهمن 1392 - 10:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / porya733 /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)
كفش هايم كو،كفش هايم كو،
چه كسي بود صدا زد: سهراب؟


آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ‌.
مادرم در خواب است‌.
و منوچهر و پروانه‌، و شايد همه مردم شهر.
شب خرداد به آرامي يك مرثيه از روي سر ثانيه ها مي گذرد
و نسيمي خنك از حاشيه سبز پتو خواب مرا مي روبد.
بوي هجرت مي آيد:
بالش من پر آواز پر چلچله هاست‌.

صبح خواهد شد
و به اين كاسه آب
آسمان هجرت خواهد كرد.

بايد امشب بروم‌.

من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم
حرفي از جنس زمان نشنيدم‌.
هيچ چشمي‌، عاشقانه به زمين خيره نبود.
كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد.
هيچ كسي زاغچه يي را سر يك مزرعه جدي نگرفت‌.


من به اندازه يك ابر دلم مي گيرد
وقتي از پنجره مي بينم حوري
- دختر بالغ همسايه -
پاي كمياب ترين نارون روي زمين
فقه مي خواند.

چيزهايي هم هست‌، لحظه هايي پر اوج
(مثلاً شاعره يي را ديدم
آن چنان محو تماشاي فضا بود كه در چشمانش
آسمان تخم گذاشت‌.
و شبي از شب ها
مردي از من پرسيد
تا طلوع انگور، چند ساعت راه است؟)
بايد امشب بروم‌.

بايد امشب چمداني را
كه به اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد، بردارم
و به سمتي بروم


كه درختان حماسي پيداست‌،
رو به آن وسعت بي واوه كه همواره مرا مي خواند.
يك نفر باز صدا زد: سهراب
كفش هايم كو؟ كفش هايم كو؟

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 15 بهمن 1392 - 10:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / porya733 /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)
شب آرامی بود
می روم در ایوان ، تا بپرسم از خود ،
زندگی یعنی چه !؟
مادرم سینی چایی در دست ،
گل لبخندی چید ، هدیه اش داد به من
خواهرم ، تکه نانی آورد ،
آمد آنجا ، لب پاشویه نشست ،
به هوای خبر از ماهی ها
دست ها کاسه نمود ، چهره ای گرم در آن کاسه بریخت
و به لبخندی تزئینش کرد
هدیه اش داد ، به چشمان پذیرای دلم
پدرم دفتر شعری آورد ،
تکیه بر پشتی داد ، شعر زیبایی خواند ،
و مرا برد ، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی ، راز بزرگی ست که در ما جاری ست
زندگی ، فاصله ی آمدن و رفتن ماست
رود دنیا ، جاری ست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن ، به همان عریانی ، که به هنگام ورود ، آمده ایم
قصه آمدن و رفتن ما تکراری است
عده ای گریه کنان می آیند
عده ای ، گرم تلاطم هایش
عده ای بغض به لب ، قصد خروج
فرق ما ، مدت این آب تنی است
یا که شاید ، روش غوطه وری
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد ، هیچ !!!
زندگی ، باور تبدیل زمان است در اندیشه عمر
زندگی ، جمع طپش های دل است
زندگی ، وزن نگاهی ست ، که در خاطره ها می ماند
زندگی ، بازی نافرجامی است ،
که تو انبوه کنی ، آنچه نمی باید برد
و فراموش شود ، آنچه که ره توشه ماست
شاید این حسرت بیهوده که در دل داری ،
شعله ی گرمی امید تو را ، خواهد کشت
زندگی ، درک همین اکنون است
زندگی ، شوق رسیدن به همان فردایی ست ، که نخواهد آمد
تو ، نه در دیروزی ، و نه در فردایی
ظرف امروز ، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با ، امید است
زندگی ، بند لطیفی است که بر گردن روح افتاده ست
زندگی ، فرصت همراهی تن با روح است
روح از جنس خدا
و تن ، این مرکب دنیایی از جنس فنا
زندگی ، یاد غریبی ست که در حافظه ی خاک ، به جا می ماند
زندگی ، رخصت یک تجربه است
تا بدانند همه ،
تا تولد باقی ست
می توان گفت خدا امیدش
به رها گشتن انسان ، باقی است
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه ی برگ
زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود
زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر
زندگی ، باور دریاست در اندیشه ی ماهی ، در تنگ
زندگی ، ترجمه ی روشن خاک است ، در آیینه ی عشق
زندگی ، فهم نفهمیدن هاست
زندگی ، سهم تو از این دنیاست
زندگی ، پنجره ای باز به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست ،
آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم ،
در نبیندیم به نور
در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل ، برگیریم ،
رو به این پنجره با شوق ، سلامی بکنیم
زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است
سهم من ، هر چه که هست
من به اندازه این سهم نمی اندیشم
وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندیست
شاید این راز ، همان رمز کنار آمدن و سازش با تقدیر است
زندگی شاید ،
شعر پدرم بود ، که خواند
چای مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم
زندگی ، زمزمه ی پاک حیات است ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست
لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد ،
قدر این خاطره را ، دریابم
" کیوان شاهبداغی "

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
سه شنبه 15 بهمن 1392 - 10:37
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / shiva13 / porya733 / gomnam /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
اینا مثلا برداشتتون از مسابقه بود خخخخخخخ

سه شنبه 15 بهمن 1392 - 23:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)
نقل قول از maktab110
اینا مثلا برداشتتون از مسابقه بود خخخخخخخ


همش تقصیر شماست ... از این مسابقه ها میذارید ...
منم همش هی فکر میکنم آخرش میشه این

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 09:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / shiva13 / porya733 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
تصویر: /weblog/file/forum/smiles/2.gif

چهارشنبه 16 بهمن 1392 - 12:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: porya733 /
porya733 آفلاین



ارسال‌ها : 625
عضویت: 22 /4 /1392
محل زندگی: Qom&shiraz
سن: 21
تشکرها : 381
تشکر شده : 656
برداشت شما (مسابقه2)
دیر رسیدم؟

امضای کاربر : چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدایمان دوباره سنگ وچوب شد نیامدی
دوشنبه 21 بهمن 1392 - 17:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
نه هنوز وقت زیادی داریم

دوشنبه 21 بهمن 1392 - 19:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: porya733 /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
برداشت شما (مسابقه2)
شاید تنها برداشتم از تصویر نباشه و برداشتی از برداشتهای دوستان دیگه هم باشه

یاد اون حرف سرمربی سابق پرسپولیس آقای قطبی افتادم که زمانی که پرسپولیس شرایط ناجوری رو سپری میکرد و ازش 6 امتیاز هم کسر شده بود امیدوارانه گفت توی این تاریکی یه باریکه نور امیدی میبینم. لحظه ی تحقق این صحبت واقعا فراموش ناشدنیه،آخرین بازی بود که 6 دقیقه بعد از اتمام زمان قانونی بازی پرسپولیس موفق به زدن گل شد و قهرمانیش رو جشن گرفت.فکر میکنم بی سابقه بود.

و اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق می فرستد و رحمت خود را فراوان می گرداند و اوست خداوند محبوب الذات ستوده صفات
آیه 28 سوره شوری


برداشتم از خود تصویر بیشتر زیبایی طبیعت و مهمتر اینه که عکاس چطور چنین صحنه ای رو شکار کرده؟! البته احتمالا این عکس از یه تصویر ویدئویی جدا شده اما همون تصویر ویدئویی چطور این صحنه رو ضبط کرده.واقعا کار فوق العادیه

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 22 بهمن 1392 - 03:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: porya733 / maktab110 / zeinab / shiva13 / maryamsis /
porya733 آفلاین



ارسال‌ها : 625
عضویت: 22 /4 /1392
محل زندگی: Qom&shiraz
سن: 21
تشکرها : 381
تشکر شده : 656
برداشت شما (مسابقه2)
الهی! در شگفتم
از آنکه آبها را می شکافد
تا به اسرارحقیقت دنیا دست یابد، ولی خویش را نمی کاود تا به مخزن حقائق برسد
سپاس خدایی را که بسیار مهربان و بسیار بخشاینده و نزدیکترین کس به من حتی از خودم است
خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم برمیداری بر من آشکار کن، تا درهایی را که بسویم می گشایی، ندانسته نبندم، و درهایی که به رویم میبندی، به اصرار نگشایم
معتقدیم گاهی یک تلنگر کافیست
و امیدواریم که خویش را در خویش زندانی نکنیم
و پرواز را یاد بگیرم قبلا از آن که به اجبار پروازمان دهند...

امضای کاربر : چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدایمان دوباره سنگ وچوب شد نیامدی
سه شنبه 22 بهمن 1392 - 15:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از porya733 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / elena / gomnam / shiva13 /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)
سلام
آقای مکتب 110 مهلت شرکت در مسابقه تا کی هست ؟
لطفا تمام دوستان حاضر در سایت در مسابقه ها شرکت کنند ...
آقای مکتب در آخر برداشت خودتون رو هم بذارید ... کنجکاوم بدونم . مرسی .

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 26 بهمن 1392 - 16:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 / maktab110 /
majnoon آفلاین



ارسال‌ها : 316
عضویت: 7 /11 /1391
محل زندگی: عشق آباد
سن: 20
تشکرها : 72
تشکر شده : 493
برداشت شما (مسابقه2)
سفر شد قسمتم گویا خدا حافظ خدا حافظ
زدم دل بر دل دریا خدا حافظ خدا حافظ


سرا پا شور و احساسم گل شوریده یاسم
ولی افتاده ام صحرا خدا حافظ خدا حافظ


دگر با زندگی قهرم شده با هستی ام حرفم
نمی مانم دگر اینجا خدا حافظ خدا حافظ


و بی تو من پر دردم چو خورشید شبی سردم
که خسته از همه دنیا خدا حافظ خدا حافظ


به قتل آرزوهایم دلم راضی شده دیگر
تو ای شیرین ترین ( لیلی ) رویا خدا حافظ خدا حافظ


گرفته بغض سنگینی گلوی بیت آخر را
نمی خواهد غزل ها را خدا حافظ خدا حافظ

امضای کاربر : غصه ی دوری دلدار مرا پیرم کرد / غم هجران نگارم ز جهان سیرم کرد

گریه کردم ز فراغت گل من باور کن / که مرا غربت این شهر زمین گیرم کرد

شنبه 26 بهمن 1392 - 18:42
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از majnoon به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / shiva13 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
در بدترین شرایط هم میشه عکاسی کرد

یکشنبه 04 اسفند 1392 - 14:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 / elena / gomnam /
fmf66642 آفلاین



ارسال‌ها : 219
عضویت: 30 /5 /1391
تشکرها : 373
تشکر شده : 150
برداشت شما (مسابقه2)
همیشه باید برای رسیدن به هدفمون تلاش کنیم به خدا توکل کنیم و نا امید نشیم

جمعه 09 اسفند 1392 - 10:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از fmf66642 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena / maktab110 / shiva13 /
hedayat آفلاین



ارسال‌ها : 67
عضویت: 24 /7 /1392
محل زندگی: یاسوج
سن: 19
تشکرها : 329
تشکر شده : 105
برداشت شما (مسابقه2)
چراهمش حرف میزنید یه ذره هم به این زیبایی و عظمت این عکس هم نگاه کنید و لذت ببرید!!!!!!!!!!!


من حرفی برای گفتن ندارم!!!!!!!

امضای کاربر : ما به وسيله چهار چيز با مردم در تماس هستيم. ارزش موقعيت ما از روي اين چهار چيز معلوم مي شود : آنچه انجام مي دهيم، آنچه جلوه مي كنيم، آنچه مي گوييم، آنطور كه مي گوييم
چهارشنبه 14 اسفند 1392 - 11:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از hedayat به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 / shiva13 / fmf66642 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
نتیجه تا الان

نفر اول کاربر گمنام و زینب با 5 امتیاز


نفر دوم کاربر النا و پوریا با 4 امتیاز


مهلت شرکت در مسابقه تا روز جمعه میباشد


نفر اول روز شنبه معرفی میشود

چهارشنبه 14 اسفند 1392 - 15:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
خدایا؛
خواستم بگویم تنهایم؛

اما نگاه خندانت، مرا شرمگین کرد

پنجشنبه 15 اسفند 1392 - 01:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shiva13 / gomnam /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
برداشت شما (مسابقه2)
نفر اول کاربر گمنام و زینب با 5 امتیاز


به خاطر طولانی شدن این مسابقه در نظر داریم


هر دو کاربر برتر رو برنده اعلام کنیم

برا همین جایزه بین دو برنده مسابقه تقسیم میشود

با تشکر فراوان از دوستانی که در مسابقات شرکت میکنند

ضمنا مرحله سوم مسابقه اواخر این هفته برگذار میشود



شنبه 17 اسفند 1392 - 15:37
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / shiva13 / elena / porya733 /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
برداشت شما (مسابقه2)
تبریک میگم ...

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 17 اسفند 1392 - 22:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: porya733 /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group