الانه حس همون میخی رو دارم 35سال عکس امام رو ،رو دیوار نگه داشته
من نمیدوم الان حس بدی دارم با خودم میگم ای کاش نمیومدم تویه جمعتون تا این لحضه بد رو نداشتم به بعضی ها باید گفت اگه حرفی نمیزنم به خاطر اینکه حرفام قد گوشت نیست برا همین گوش ... ناراحتم از اینکه فکر رقابت وخود بینی مرض مسدومیت فکری در بین دوستان وخودم هست ای کاش بیشتر صمیمی بودیم بیشتر معرفت داشتیم بینمو ن از خود گذشتگی داشتیم این که دونفر دعوا بی جهت کنن نمیتونیم به اهداف برسیم این که بخوایم همش حرفای یه نفر رو تشکر بزنیم بدون اینکه توجه داشته باشیم داره به حق صحبت میکنه یانه خیلی زشته
جوما دوستانه است ما بایک دیگر پایه تریم تا یه غریبه ... باید حواسمون به همدیگه باشه
نباید یه جمعی باشیم که یکی نتونه حرفش رو بزنه انقدر بغض کنه که نتونه بغضش رو نگه داره وای برما اگه این شرایط رو داشته باشیم احمقیم اگه این شرایط رو ایجاد کنم
حالا یه شخصی اومدن یه نظری دادن آیا ما نباید به حرفاش گوش بدیم ونظرش احترام بگذاریم واز عقل وشعور خودمون استفاده کنیم واگه پذیرفتنی بود بپذیریم اگرنه همه رو فراموش کنیم ؟؟؟

عمل ... عمل ... عمل ...

عمل بگوشم