طلاق برنامه ریزی شده

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 193
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
طلاق برنامه ریزی شده

با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد.

شوهرش می گوید چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.
از زن اصرار و از شوهر انکار.
در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها.
زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را.
تمام ۱۳۶۴ سکه بهار آزادی مهریه آت را می‌باید ببخشی .
زن با کمال میل می‌پذیرد.
در دفترخانه مرد رو به زن کرده و می گوید حال که جدا شدیم . لیکن تنها به یک 
سوالم جواب بده .

زن می‌پذیرد.
چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه ات 
که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن را بزنی‌.

زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد :طاقت شنیدن داری؟
مرد با آرامی گفت :آری .
زن با اعتماد به نفس گفت: ۲ ماه پیش با مردی اشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو 
سر بود.از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او ، تا زندگی‌ واقعی در ناز و 
نعمت را تجربه کنم.

مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست.
زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت .وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا 
کرایه را بپردازد.نامه‌ای در کیفش بود . با تعجب بازش کرد .

خط همسر سابقش بود.نوشته بود:  فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.
نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود 
رفت .منتظر بود که تلفنش زنگ زد.

برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود.شماره همسر جدیدش بود.
تماس را پاسخ گفت: سلام کجایی پس چرا دیر کردی.
پاسخ آنطرف خط تمام عالم را بر سرش ویران کرد.
صدا، صدای همسر سابقش بود که می گفت : باور نکردی؟، گفتم فکر نمی کردم اینقدر 
احمق باشی‌. این روزها میتوان با ۱ میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان 
گرفتار از شر زنان با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند!


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
جمعه 27 مرداد 1391 - 22:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
omidags آفلاین



ارسال‌ها : 3
عضویت: 28 /5 /1391
تشکرها : 8

طلاق برنامه ریزی شده

جالب وآموزنده بود
البته براي خانم ها

شنبه 28 مرداد 1391 - 02:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
saqane آفلاین



ارسال‌ها : 1860
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 2561
تشکر شده : 1152
طلاق برنامه ریزی شده
هوس .

امضای کاربر : آنانکه کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند. کسیکه مشغول کاری هست باید با مشکلات بسازد. کسیکه عمل به این مهمی میکند باید بسازد تا درست شود. کسیکه بخواهد مشکلی در کار نباشد، باید مثل مرده ها برود قبرستان یا مثل درویش ها منزوی بشود.                                                                                                 امام خمینی (ره)
شنبه 28 مرداد 1391 - 03:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
طلاق برنامه ریزی شده
اینجوری که نمیشه.1راه حل باید براش پیدا بشه .
شاید اصلا بعضی وقتا مرد در حق زنش کوتاهی کنه و همچین اتفاقی بیفته ...
بالاخره باید نیازهای همدیگه رو در حد توانشون برطرف کنن .
قضاوت اینکه تقصیر کدومشونه کار دشواریه ...
البته تو این داستان سعی شده بیشتر به زیاده خواهی زن توجه بشه .
ولی بعضی وقتا واقعیت چیز دیگه ای هم میتونه باشه ...
کاش هیچکس ازش غافل نشه و همچین بلایی سرش نیاد .
همین ...

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 28 مرداد 1391 - 08:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
طلاق برنامه ریزی شده
با سقانع موافقم...

امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 28 مرداد 1391 - 15:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
fatemeh-fareghiyan آفلاین



ارسال‌ها : 478
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 107
تشکر شده : 151
طلاق برنامه ریزی شده
مرسی . یکم شبیه کلید اسرار بود نتوانستم باهاش ارتباط برقرار کنم زندگی و ادم هاش خیلی پیچیده تر از این حرفها هستند اول از همه ان مرد مشکل داره یا به چیزی شک داره که فکر چنین کاری حتی از ذهنش بگذره

دوما ان زن تو ان زندگی راحت نیست که این قدر راحت چنین اقدامی را انجام بدهد
اگر این ماجراجویی هم رخ نمی داد چنین زوجی ادمهای بی مسئله و خوشبختی نبودند و به هم خوردن زندگی شون برای هر دو اتفاق خوشایندی است وقتی این قدر به هم بی اعتمادند .

شنبه 28 مرداد 1391 - 18:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group