تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 154
نویسنده پیام
farinaz آفلاین


ارسال‌ها : 681
عضویت: 6 /4 /1392
محل زندگی: تبریز
سن: 15
تشکرها : 2894
تشکر شده : 596
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
تصور می کردید یک پژو 406 به این روز در بیاد ؟


































امضای کاربر : #[font]امضــآ نـدآرمـ مـهـر دآرمـ هـــــآآآق[/font] ↓↓↓ .../
جمعه 12 مهر 1392 - 18:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از farinaz به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena & maktab110 &
shiva13 آفلاین



ارسال‌ها : 1335
عضویت: 16 /1 /1392
سن: 16
تشکرها : 6040
تشکر شده : 1893
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
قربون عظمتت خدا...

امضای کاربر :
خدا جون کمکم کن...
جمعه 12 مهر 1392 - 18:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از shiva13 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farinaz / maktab110 /
fadayiyanemam101 آفلاین



ارسال‌ها : 476
عضویت: 15 /7 /1392
محل زندگی: ارومیه
سن: 20
تشکرها : 86
تشکر شده : 617
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
این که چیزی نیست من تو ارویه از این بهترشو دارم باور نمیکنید از حاجی مکتب بپرید

امضای کاربر : برای سلامتی امام زمان 14تا صلوات محمدی بسند بفرست
سه شنبه 16 مهر 1392 - 17:37
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از fadayiyanemam101 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: maktab110 /
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
یعنی همتون باید چند واحد دیکته زبان فارسی حتما طی بکنید من خیلی نگرانتونم

سه شنبه 16 مهر 1392 - 22:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
fadayiyanemam101 آفلاین



ارسال‌ها : 476
عضویت: 15 /7 /1392
محل زندگی: ارومیه
سن: 20
تشکرها : 86
تشکر شده : 617
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
حاجی نصف خجالتیم مال فرهاد محمدی حاجی وقتی میخواستم اونو بنویسم در زدند تا رفتم در باز کنم پام گیر خورد به چای چنان قوری را شکستم که تعجب کردم برا همین رفتم در را باز کردم دوست داداشم بود وقتی امدم سری خورده های قوری را جمع کردم که مامانم بیاد نبینه که با عجله جمع کردم درسته فهمید راستشو بخواهی خودم گفتم اما با عجله نشستم زود اونو نوشتم اینم از ماجرای که برای من پیش اومد

امضای کاربر : برای سلامتی امام زمان 14تا صلوات محمدی بسند بفرست
سه شنبه 16 مهر 1392 - 23:11
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maktab110 آفلاین



ارسال‌ها : 2531
عضویت: 30 /5 /1391
محل زندگی: ارومیه
سن: 30
تشکرها : 3769
تشکر شده : 2547
تصـــاویری از بازســازی باور نکـــردنی یک ماشیــن پــژو
برا خودت یه پا حوادث غیر مترقبه ای ها

سه شنبه 16 مهر 1392 - 23:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از maktab110 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elena /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group