ممنون جناب مكتب..لطف دارين.

سلام

تذکر به جایی بود ... من میخواستم همینا رو بگم که آجی زینب حرف از دل من زد ...

یک مدت من خیلی گرفتار بودم و واقعا نمیتونستم مثل قبل مطلب بذارم ... ولی حالا که سرم خلوت تر شده سعی میکنم مطالب علمی رو بیشتر قرار بدم و به بخش هایی از سایت که چند وقته رها شده بیشتر برسم ...

اما کارهای من و یا تعداد کمی از دوستان به تنهایی کافی نیست ... و این انتظار رو از تک تک شما دارم که حتما یک بار دیگه به تالار گفتمان سر بزنید ... مطالب دسته بندی شده اند ...  عناوین مختلف رو ببینید و در رابطه با موضوعات تعیین شده ، تایپیک بذارید .... در کنارشون سرگرمی هم باشه ... چون لازمه .

سپاسگزارم که در کنار ما هستید .

مامان زینب میدونم اینارو ب من فری بیشتر گفتین خخخخ چشم ب حلفاتون گوش میدیم

اره...خوب شد این حرفا رو زدی ابجی زینب...

ممنونم ازهمتون كه اينهمه خوب ومنطقي هستين..شرمنده كردين

عیب نداره دیگه 

حالا مریم خانوم من فهمیدم به من گفت تو چرا به روم میاری؟؟؟هان؟؟؟؟؟

نقل قول از farinaz

عیب نداره دیگه 

حالا مریم خانوم من فهمیدم به من گفت تو چرا به روم میاری؟؟؟هان؟؟؟؟؟

راستی  کتابام جلد کردی هان اومدیم کتابام بگیریم ک مامی بزرگت گفت رفتن تبریز ما ام تازه رسیده بودیم رفتیم ابجیم بزاریم دانشگاه خخخخ

الان اومدیم نخیر نجلدیدم 

نقل قول از farinaz

الان اومدیم نخیر نجلدیدم

فریناز دوشنبه میریم مدرسه تورو خدا جل کن تموم شه اه

خطاب من به ابجي فرينازنبودكه..آبجي فرينازمطالبش خيليم خوبه واستفاده ميكنيم..نه خطاب به آبجي فرينازبود نه آبجي مريم..اولشم گفتم كه كلي دارم ميگم دوستاي گلم..