جهنم کانون قهر وغضب الهی است که طبق آیه ای از قرآن (حجر/ 43_44)
خداوند
همه گناهکاران,ستمگران,کافران,مشرکان,منافقان و...را در آن جمع میکند
ودارای 7 درب و 7 طبقه است که هر گناهکاری را به مقتضای گناهش در طبقه ای
قرار خواهند داد.

هیزم آتش جهنم ,انسانهای گناهکار وسنگ است(همزه/6_7)
و در آیه ای دیگر میفرماید : ( کافران هستند)

آتش جهنم به قدری سوزنده و پر حرارت است که در قلب ودل و روح روان اثر میگذارد(بقره/24)

کلمه((نار)) به معنای آتش است حدود 150 بار در قرآن به کار رفته است

طعام جهنمیان, زقوم است که از هر طلخی تلختر است.

آب جهنم,ماء حمیم و ماء صدید است که چرک وخون جاری از فروج زنان زانیه در جهنم است که مانند مس گداخته است.

هوای دوزخ سموم است که باد بسیار سوزان و پر حرارت است وسایه های آن,ابرهایی از آتش و دوده است که مانند باران بر سر جهنمیان می بارد.

زهر مارها و عقربهای جهنم که در کنار آتش وحرارت جهنم پرورش یافته اند به قدری جان گز است که قابل وصف نیست.این مارها وعقربها روزانه وشبانه چندین بار جهنمیان را نیش میزنند.آتش جهنم به قدری پر حرارت است که 70 بار آن را با آب خاموش کرده اند تا آتش دنیا شده.جهنمیان
را پس از خوردن زقوم و ماء حمیم و صدیه به غل و زنجیر کشیده به طرف این
آتش میکشند وبا گرزهای آهنین وآتشین بر سرشان میزنند.که اگر یکی از آن
گرزها با یک حلقه از آن زنجیرهایی که جهنمیان را میبندندو طول آن زنجیرها حدود 35 متر است,روی کوههای دنیا قرار گیرد همه آنها آب میشوند.خداوند جهنم
را خلق کرده تا ستمگران,کافران,ومنافقان و... را که به تعداد موهای سرشان
ظلم وجنایت کرده اند ودنیا نمی تواند پاسخگوی کیفر آنان باشد,کیفر وعقوبت
کند وعدالتش را اجرا نماید.
علی(ع) می گوید:پیامبر اکرم (ص) فرمود:قسم
به کسی که جان محمد در دست اوست,اگر قطره ای از زقوم به روی کوهها بچکد به
زیر هفت زمین فرو میریزند وطاقت نمی آورند,پس چگونه است حالی کسی که آن را
بنوشد؟!
و قسم به کسی که جان محمد در دست اوست,اگر یکی از گرزهای آهنی جهنم روی کوههای دنیا قرار گیرد از شدت حرارت آن,کوهها به زیر هفت زمین فرو میریزند وطاقت نمی آورند پس چگونه است حال کسی که در جهنم با این گرزها برسرش خواهند کوبید؟(بحار,ج8,ص302)
امیرموئمنین (ع) در نهج البلاغه میفرماید:
بپرهیزید وبرحذر باشید از آتشی که حرارتش خیلی زیاد وشدید است وقعر جهنم خیلی عمیق وگود است.وزینت جهنم ,آهن است(آهن گداخته وذوب شده)وعذابش جدید است,یعنی هر لحضه عوض میشود وعذاب تازه ای سراغ اهلش می آید وآب آشامیدنی ونوشابه دوزخ,ماءصدید است که چرک وخون جاری از فروج زنان زانیه است که در حال جوشش وغلیان است.جهنم
وحشتکده ای است که رحم ومروت در آن نیست.در آنجا دادو فریاد هیچ کس به
جایی نمیرسد واز غم واندوه رها نمیشود وهمیشه اهل آنجا مغموم ومحزون وغمگین
وناراحت هستند.(خطبه و120کلمه قصار 27)
پیامبر اکرم (ص)نیز در دعای مجیر88بار با گفتن((اجرنا من النار یا مجیر))از آتش جهنم به خدا پناهنده شده است.


تالیف:حیدر قنبری

 بیچاره شدیم رفتیم که

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم((شماره2))

وادی ویل در جهنم

امیر الموئمنین(ع) میفرماید:روزی پیامبر اکرم (ص)فرمود:


ای علی! جبرئیل(ع) به من خبر داد که امت من بعد از من با تو حیله ونیرنگ میکنند وای بر آنان باد,وسه بار این جمله را تکرار کرد.عرض کردم:یا رسول الله !ویل چیست؟فرمود:ویل,یک
وادی است در جهنم که اکثر اهل آن وادی,دشمنان تو وقاتلان فرزندان تو
وپیمان شکنان با تو هستند.(بحار,ج8,ص312,باتفسیر فرات بن ابراهیم,ص78

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره 3))

رسیدن سنگی پس از 70 سال به قعر جهنم

امام صادق(ع)از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمودند:


(در معراج)صدایی را شنیدم که مرا ترساند,جبرئیل به من گفت:ای محمد!آیا میشنوی؟گفتم: آری.گفت:این سنگی بود که 70 سال پیش از لبه جهنم پرتاب شده بود هم اکنون رسید به قعر جهنم.
پیامبر اکرم(ص)دیگر نخندید تا از دنیا رحلت کرد(بحار النوار,ج8,مبحث نار)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره4))

شدت آتش جهنم


امام صادق (ع)میفرماید:

آتش دنیا یک جزء از آتش جهنم است,آتش جهنم 70 بار با آب
خاموش شده سپس شعله ور گردیده تا شده آتش دنیا واگر چنین نبود هیچ انسانی
طاقت تحمل آتش را نداشت.یعنی حتی نمیتوانست در کنار آتش قرار گیرد.(بحار
الانوار,ج8,مبحث جهنم)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره5))

مارهای جهنم

جهنم هفت
در دارد ودر هر دری هفتاد هزار کوه است ودر هر کوهی هفتاد هزار شعبه است
,در هر شعبه ای هفتاد هزار وادی است ودر هر وادی هفتاد هزار شقه است ودر هر
شقه هفتاد هزار خانه است و در هر خانه هفتاد هزار مار است که بلندی هر مار
به اندازه سه روز راه است ونیشهای آنها به بلندی درخت خرماست,این مارها به
انسانها حمله می آورند و می درند وگوشتهای بدن ایشان را متلاشی میکنند.اهل
عذاب با مشاهده این مارها به نهرهایی از آتش که در روی زمین جهنم
در جریان است ومملو از زهر مار وعقرب است پناهنده می شوند وخودشان را درون
این نهرها می اندازند,این نهرها هم به قدری عمیق هستند که اهل عذاب وقتی
داخل این نهرها افتادند 70 جریف پایین میروند و هر جریفی 70 سال راه است
(کفایه,مبحث النار)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره 6))

پرتاب از کوه در جهنم

اهل جهنم را مجبور می کنند با عجله از صعود بالا روند.(مدثر/17)

(صعود)کوهی است از آتش جهنم که بالا رفتن از آن خیلی دشوار است,ملائکه غلاظ وشداد,اهل جهنم
را مجبور می کنند که از اهل آن کوه بالا روند تا به قله کوه برسند,وقتی به
قله کوه رسیدند از آنجا به طرف دره های عمیق پایین کوه پرتابشان می کنند.

امام صادق(ع) هم فرمودند:صعود کوهی است زرد رنگ از آتش در وسط جهنم
(کفایه,مبحث نار)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره7))

چاه فلق در جهنم

فلق چاهی است در جهنم که اهل جهنم
از شدت حرارت و خوف وترس آن چاه به خداوند پناه میبرند,این چاه از خداوند
اذن خواست که نفس بکشد ,خداوند هم به آن اذن داد,وقتی نفس کشید.جهنم پر از آتش شد.
دا
و از پیامبر (ص)روایت شده که فرمود:
در جهنم یک وادی از آتش است که اهل جهنم
از حرارت آن روزی 70 هزار بار به خدا پناه می برند و در آن وادی,اتاقی از
آتش است و در آن اتاق,چاهی از آتش است و در داخل آن چاه,تابوتی از آتش است و
در داخل آن تابوت,ماری از آتش است که 1000 نیش دارد وطول هر نیش آن 500
متر است,ولذا خداوند به پیامبر میفرماید:بگو پناه میبرم به آفریدگار فلق

یک طائفه از کسانی که اهل این چاه هستند,شرابخواران می باشند.
فلق یعنی صدع,صدع به معنای سوراخ در یک چیز سفت و محکم است و مراد این است که در جهنم,چاهی
است که در آن 70 هزار خانه است و در هر خانه 70هزار اتاق است و در هر اتاق
70 هزار سیاهی است ودر هر سیاهی 70 هزار ظرف سم است که همه اهل جهنم باید از اینجا عبور کنند(بحار,ج8,مبحث جهنم,کفایه الموحدین,مبحث نار)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره 8))

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

روزی جبرئیل بر من نازل شد در حالی که رنگش پریده بود,پرسیدم چرا رنگت پریده؟



گفت:به جهنم نگاه کردم دیدم یک وادی در جهنم است که آتش آن میجوشد,از خازن جهنم پرسیدم که این وادی برای چه کسانی است؟

گفت:برای سه طائفه:1_متکبران,2_قواد ها که واسطه گناه بین دو نفر هستند.3_شرابخواران

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره9))

غاری از آتش در جهنم

در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود:
در جهنم,غاری از آتش است که اهل جهنم ان آن غار به خدا پناه میبرند واین غار مخصوص متکبران است(کفایه,مبحث نار)

...من می ترسم............

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره10))


آسانترین عذاب جهنم


آسان ترین عذاب جهنم
این است که یک جفت نعل از آتش بر پای او میزنند که از شدت حرارت آن نعلها,
مغز سرش می جوشد.مانندآتشی است که در زیر دیگ روشن کنند وآب در دیگ به جوش
آید.و او خیال می کند که عذاب او از عذاب همه اهل جهنم شدید تر است در حالی که عذاب او از همه عذابها سبکتر و خفیف تر می باشد.
(بحار,مبحث نار)

ان قدر نگو از جهنم این جور که پیش بره بنده جزغاله اممیترسم 

آبجي فرينازراست ميگه ترس داره..ولي خداارحم الراحمين..هزارتاراهكاروراه نشونمون داده تايسره بريم بهشت..فقط كافيه يه كم به حرفش گوش كنيم ..اونوقت هيچ وقت دچارعذاب هاي جهنم نميشيم..كافيه بنده خوبي باشيم واميدمون به بخشش خداباشه..خداهمش منتظرتاصداش بزنيم..همه جوره راه وشيوه گذاشته تامابريم سمتش..اون مشتاق ماست..چون نميخوادبنده هاش دچارعذاب جهنم بشن..(بازمن زيادحرف زدم..ببخشيد)

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره11))


آسیاب آدم خورد کن در جهنم


در جهنم آسیابی است که بعضی از اهل جهنم
را به داخل آن می اندازند,مثل آرد,خرد میکند وبیرون میریزد دوباره آنان به
حالت اول بر میگردند,باز ملائکه غلاظ وشداد آنان را به داخل آسیاب میریزند
واین حالت همچنان ادامه دارد.بعضی از افراد مخصوص آسیاب,ظالمین وستمگران
وزورگویان هستند,وبعضی دیگر وزرا و وکلا و افرادی هستند که دستشان به جایی
می رسد و درحق مردم خیانت می کنند وبیت المال را حیف ومیل می نمایند.


(خصاص ج2,ص142,نهج البلاغه,خطبه164)

زیادی چیه خیلی خوبه ک اینجوری بحرفی ادم خوشش میاد 

من آجی زینب رو در پست عزرائیل برای خودم در نظر گرفتم

داستانهای شگفت انگیز ازجهنم ((شماره12))



چاهی در کوه سکران



پیامبر اکرم(ص)فرمود:در جهنم
کوهی است که به آن کوه سکران می گویند,هر کس آن کوه را ببیند از شدت عذابش
مست لایعقل واز خود بی خود می شود,در زیر آن کوه,یک وادی است که غضبان نام
دارد,خداوند از شدت غیظ وغضب وخشمش آن را آفریده و در آن وادی,چاهی است به
اندازه صد سال راه,عمق دارد ودر آن چاه تابوتهایی از آتش است و درآن
تابوتها صندوقهایی ازآتش می باشدودر داخل آن صندوقها,لباسها و غل وزنجیر
هایی از آتش ,که جای گروههایی از اهل جهنم اینجاست,پناه بر خدا

(امالی صدوق,ص31)