تعداد بازدید 156
|
نویسنده |
پیام |
masoud
![](https://rozup.ir/up/jakob/news-forum-temp/barchasb/herfeie2.png)
ارسالها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
|
حکایت های لطیف
شخصی که قصد مسافرت داشت پیش قاطرچی رفت تا از او قاطر کرایه کند.
صاحب قاطر گفت: چه قدر اسباب داری؟
مسافر گفت: یک صندوق کوچک والسلام
صاحب قاطر گفت: دیگر چیزی نداری؟
مسافرگفت: یک دست رختخواب و والسلام
او گفت: دیگر چه داری؟
مرد گفت: یک کیسه گونی خردوریز و چهار قالیچه والسلام
او گفت: دیگر همین؟
مسافر گفت: مادر بچه ها که همراه من است و والسلام
صاحب قاطر هم گوشش را خاراند و گفت: ما هم قاطر کرایه ای نداریم و والسلام
امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد
تاس باش...
که هرچه میگویی بگویند باشد.
|
|
شنبه 10 فروردین 1392 - 08:13 |
|
تشکر شده: |
|
|
masoud
![](https://rozup.ir/up/jakob/news-forum-temp/barchasb/herfeie2.png)
ارسالها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
|
شتر دیدی ندیدی
مردی در صحرا بدنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر با هوشی برخورد . سراغ شتر را از او گرفت .
پسر گفت : شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله .
پسر پرسید : آیا یک طرف بار شیرین و طرف دیگرش ترش بود ؟ مرد گفت : بله .
حالا بگو شتر کجاست ؟ پسر گفت من شتری ندیدم .
مرد ناراحت شد و فکر کرد که شاید این پسر بلائی سر شتر او آورده و پسرک را نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد .
قاضی از پسر پرسید . اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست داده ای ؟
پسرک گفت : در راه ، روی خاک اثر پای شتری دیدم که فقط سبزههای یک طرف را خورده بود . فهمیدم که شاید شتر یک چشمش کور بود .
بعد دیدم در یک طرف راه مگس بیشتر است و یک طرف دیگر پشه بیشتر است.
و چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی را نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است .
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت : درست است که تو بی گناهی ولی زبانت باعث دردسرت شد .
پس از این به بعد شتر دیدی ، ندیدی !!
امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد
تاس باش...
که هرچه میگویی بگویند باشد.
|
|
شنبه 10 فروردین 1392 - 08:14 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.