دل من ...

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 308
نویسنده پیام
jimykoochooloo آفلاین


ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
دل من ...
تو این تاپیک میخوایم با قلم خودمون چیزایی که تو دلمونه رو با یه سبک قشنگ بنویسیم

مطمئنم که همتون قلماتون خیلی قشنگ تر از منه

بسم الله

امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 00:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از jimykoochooloo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: mohandes & saeed_1391 & masoud & saeideh & fatima313 &
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
دل من ...
وقتی همه تنهام میذارنو میگن که هستن

غصه ای ندارم

که تو همینجا پیش منی

اف بر تو ای چشم!دیده نابینای من

امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 00:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از jimykoochooloo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / elena /
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
دل من ...
به این سن رسیدمو فک میکنم خیلی میفهمم اما ...

هنوز جرات معذرت خواهی ندارم

ای غرور پست من،دست از سر من بردار

بذار اشتباهامو قبول کنم،بذار زیرپاهام لهت کنم

امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 00:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از jimykoochooloo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / masoud / elena / zeinab / fatima313 /
637 آفلاین



ارسال‌ها : 1388
عضویت: 30 /6 /1391
محل زندگی: Qom
سن: 22
تشکرها : 3408
تشکر شده : 3683
دل من ...
زمسـتـان ....
 غـریب ترین فصـل فصلهـا...
تنهای تنهـا...
نـمیدانم چرا سرزنـشت می کنند ،
چـرا باران ها یا برف هـایت را
نادیده می گیرند..
چرا همه چیزرا گردن تو می اندازند..
چرا قبول نمی کنند، سـرما بی تقصیر است ،

اگــر سـرمایی هست از دل هـای سـرد خـودشـان اسـت...


امضای کاربر :                   

                                    وقــتی زمــیـن از جــاذبـه حـرف زد ، هـمه پــرنـدگـان بــه او خـندیــدند...


دوشنبه 21 اسفند 1391 - 00:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 8 کاربر از 637 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / jimykoochooloo / maryam / saeed_1391 / saeideh / elena / fatima313 / sara /
saeideh آفلاین



ارسال‌ها : 477
عضویت: 20 /7 /1391
محل زندگی: qom
سن: 20
تشکرها : 640
تشکر شده : 1095
دل من ...

يادش بخير ...

آن روزهايي كه دوستت دارم هايمان از اعماق قلبهايمان بود...
و قهر كردن هايمان تا قيامت، و چه زود قيامت مي شد.!!!!!!


قايم مي شديم و دوان دوان پيدايمان مي كردند...


تا مبادا بازنده شوند و دلتنگ...

همديگر را 10  تا دوست مي داشتيم اما يك دنيا بود اين 10 تاي بچگي!


غرور نمي كرديم،‌چشمهايمان را نمي بستيم و حرفهاي دلمان را چه زود بر زبان مي آورديم
...

شايد اسباب بازيهايمان را بهم نمي داديم ولي همديگر را هم اسباب بازي نمي كرديم...

با هم مي خنديديم نه به هم...


وقتي دعوايمان مي شد و بزن بزن هر دو گريه مي كرديم
!

بوسيدنهايمان از محبت بود نه هوس..

يادش بخير گرگهاي داستانهايمان...


و اما گرگهاي امروزمان نه دستهايشان را آردي ميكنند و نه صدايشان را نازك...


امضای کاربر : بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند،

چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم ...
دوشنبه 21 اسفند 1391 - 21:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 6 کاربر از saeideh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 / jimykoochooloo / elena / 637 / zeinab / fatima313 /
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
دل من ...
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید



که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد



یک امید قلبی به تو گوید که



هنوز خدا هست

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
سه شنبه 22 اسفند 1391 - 01:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از zeinab به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: fatima313 /
jimykoochooloo آفلاین



ارسال‌ها : 1238
عضویت: 22 /6 /1391
محل زندگی: شهر مقدس قم
سن: 19
تشکرها : 2480
تشکر شده : 1551
دل من ...
وقتی عصبانی میشم کل شخصیت طرف مقابلمو میشورم میذارم کنار

وقتی ناراحت میشم دیگه نه اعصاب خودمو دارم نه هیچکس دیگه ایو

وقتی همه چیز اونجوری که میخوام نیس میکشم کنارو بقیه رو تنها میذارم


واقعا این منم؟این همون چیزیه که بهش مینازم؟


امضای کاربر :

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب:
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
سه شنبه 22 اسفند 1391 - 16:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از jimykoochooloo به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / fatima313 /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
دل من ...
معرفتت که بالا میزند انگار خبری است.

سکوت که میکنی انگار ترس از چیزی داری

حرف که بزنی محکومی

چاره ای جز نبودن داری؟!

تصمیم که بگیری بازنده ات میپندارند

و چه جاهل آدمیانی اند که شکست آینده ی خود را پیروزی امروزشان می بینند.

وای از مردمانی که نوک بینی خود را هم نمیبینند چه برسد ...

گمنام

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 22 اسفند 1391 - 18:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / fatima313 / jimykoochooloo / shahrsaz /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
دل من ...
همیشه حرف از تلخی بغض بوده ولی اینبار میخوام از شیرینی این حس بگم،باورتون میشه؟ زمانی که این حس به اصطلاح غریب رو داری اما ازش راضی هستی، این حس فقط یه زمانی برات شیرینه و ازش احساس رضایت داری زمانی که حرف از حق میزنی و یه دنیا از این حرف حقت ناراحت میشنو جلوت می ایستن، اون روز خیلی تنهایی و احساس غریبی میکنیو بغض تمام وجودتو
میگیره، اما احساس رضایت داری، احساس رضایت داری که بغضت نتیجه ی حق بودنته،تنهاییت حاصل این بوده که نخواستی همرنگ جماعت باشی و بخاطر همین از نظر بقیه رسوا شدی، چه زیباست رسوایی و بغضی که ناشی از حقیقت باشه، چه زیبا گفتن که حقیقت تلخه، شاید منظورشون این بوده که حقیقت یعنی بغضی در راه، اما فکرشو کنید که چقدر زیباست که همه چیزو همه کست رو میدی تا حقیقت رو گفته باشی، تا رسوایی همرنگ شدن رو قبول نکنی، چه تنهایی شیرینیه. اما از اونجایی که پایه و اساس جهان هستی بر عدالت نهاده شده مطمئنا این تنهایی همیشگی نخواهد بود، مطمئنا روزی انتهای این تنهایی حسین(ع) میشه وجود میلیونها عاشق حسینی که زندگیشون رو براش میدن، مطمئنا روزی پایان خانه نشینی علی(ع) میشه درخواست مردم برای بیعت،روزی پایان تنهایی و غربت خمینی(ره) انقلابی بزرگ میشه،مطمئنا روزی انتهای غیبت حضرت مهدی قائم(عج) ظهوری پرشور و شعف با پیروانی حقیقی خواهد بود. به امید روزی که تنهایی مولامون به پایان برسه، به امید روزی که انسانیتمون به حدی برسه که دل آقامون از ما خون نباشه و بتونه بهمون امیدوار بشه.

اللهم عجل لولیک الفرج...

گمنام

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 22 اسفند 1391 - 18:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / fatima313 / jimykoochooloo /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
دل من ...
دنیارو بی عشق نمیخوام...

شاید این جمله ساده به نظر برسه اما برا تک تک حرفاش حرف دارم

گمنام


امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
سه شنبه 22 اسفند 1391 - 19:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / fatima313 / jimykoochooloo /
roya آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 5 /8 /1391


دل من ...
اگر سرمایی هست از دلهای سرد خودشان است!!!!!!!!!!!!!!!

چهارشنبه 23 اسفند 1391 - 17:53
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
دل من ...
خدای بدنم کم شده
ببخشید خدای روحم کم شده
باید چی استفاده کنم؟
ویتامینC که کم شده بود گفتن قرص جوشان
الان که خدام کم شده میگن عبادت
عبادت مصرف کردم خدا جذب بدنم(روحم) نشد
از متخصص پرسیدم گفت: ریا
عبادت رو با ریا که مصرف کنی خدا بهت جذب نمیشه
بعد غذا چای نخور،خاصیتشو از بین میبره...

گمنام

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 00:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: jimykoochooloo / zeinab /
gomnam آفلاین



ارسال‌ها : 2465
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 2919
تشکر شده : 5292
دل من ...
گاهی خوب است با تمام قدرتی که دارم همچون کوروشی که ملک دنیا را داشت اعتراف کنم که هیچ نیستم
باشد که حسادتها کمتر ،حرص کمتر شود
گاهی خوب است با تمام معنویتی که دارم همچون علی(ع) که ملک آخرت را داشت ابراز دارم که هیچ نیستم
باشد که حساسیتها کمتر ،ریا کمتر شود
حال که نه ملک دنیا و نه ملک آخرت را دارم به چه اعتراف کنم و چه ابراز دارم؟
آری اعتراف میکنم بنده ای حقیر هستم
ابراز میدارم گنهکاری بیش نیستم
فقط گاهی اشتباها و ناخودآگاه کارهای مثبتی هم میکنم،باشد که به حساب اعمال عمدی ام گذاشته شود.
خدایا ثواب نمیخواهم،کمکم کن صواب باشم...

گمنام

امضای کاربر : مبارزه هر قدر صعب، صعود را ادامه بده. شاید قله در یک قدمی تو باشد
و بدان : آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می دارند،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 01:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از gomnam به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zeinab / jimykoochooloo /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group