دكتر پاول ايروينگ (Paul Irwing)، استاد ارشد روانشناسي دانشگاه منچستر ادعا مي كند : "مردان باهوش تر از زنان هستند"
"كليه تحقيقاتي كه انجام داده ام حكايت از تاثير تفاوت جنسيت در توانايي تشخيص عمومي دارد. در ميزان هوش دو جنس تا حدودي اختلاف مشاهده مي شود، تعداد مردان با ضريب هوشي بالاتر 120 دو برابر زنان است، همچنين تعداد مردان با ضريب هوشي 170، سي برابر زنان مشاهده شده است."
"باور اين واقعيت براي خود من نيز بسيار دشوار است، تنها نكته اي كه مي توانم به آن اشاره نمايم اين است كه براي اثبات اين مدعا ما حجم انبوهي از اطلاعات گردآوري شده را در اختيار داريم."
او مي افزايد : "مقاله اي كه من در سال 2005 به يك روزنامه انگليسي مربوط به روانشناسي ارائه دادم، نتيجه انجام 22 آزمايش مختلف بر روي بيست هزار دانشجو بود. در 21 آزمايش از كل 22 آزمايش انجام شده، مردان نسبت به زنان برتري هوشي داشتند. اين نتيجه بسيار قابل توجه بود.
پيش از آن نيز ما از اعلام نتايج تحقيقات ديگري كه در همين مورد در دانشگاه مكزيكو انجام شده بود، صرفنظر كرده بوديم، زيرا آمار بدست آمده براي دانشگاهي كه در آن زنان از اهميت ويژه اي برخوردارند، چندان خوشايند نبود.
زنان در تمام موارد به باهوشي مردان نيستند!
نتايج بدست آمده در دو مورد تحقيقاتي فوق، براي من شوك محسوب مي شد و در حقيقت مي توان گفت به نوعي تبعيض بين دو جنس پي بردم. زيرا همواره بر اين باور بودم كه زنان در تمامي موارد به باهوشي مردان هستند. اما نتايج مطالعاتم حقيقت متفاوتي را نشان مي داد كه با تصوراتم سازگار نبود.
همانطور كه مي دانيم تجربه نشان داده كه معمولا دختران در مدرسه بهتر از پسرها ظاهر مي شوند. آنچه مسلم است عوامل مربوط به اختلاف جنسيت در اين امر دخيل هستند.
توانايي در پردازش صداي معلمان از نمونه هاي بارزي است كه سرعت و دقت بيشتر زنان در خواندن مطالب از نتايج آن است. به دليلي مشابه نيز دختران در انجام تكاليف و وظايف نوشتاري نسبت به پسرها برترند.
به طور كلي، زنان سخت كوش تر و وظيفه شناس تر از مردان هستند و در نتيجه وظايفشان را كاملا درست به انجام مي رسانند، در حاليكه مردان مبتكرتر از زنان هستند اما كارايي لازم را ندارند.
زنان عليرغم مواجه با بي مهري هاي گوناگون در طول تاريخ پيشرفت هاي قابل توجهي از خود نشان داده اند. در اين زمينه من طرفدار زنان هستم، اما آن دسته از افرادي كه در مورد ضريب هوشي هيچ گونه اطلاعاتي ندارند، ادعا مي كنند كه نسبت به اين قضيه دچار نوعي تعصب فرهنگي هستند.
نتايج كليه آزمايشات انجام شده در ارتباط با سنجش ضريب هوشي، با هدف پرهيز از هر گونه جانبداري مغرضانه، به دقت مورد بررسي قرار گرفته اند و حتي مي توان گفت در اين ميان بيشتر از زنان جانبداري شده است.
"هر چند زنان و مردان در جامعه بايد ازشرايط و موقعيت هاي كاملا يكسان برخوردار باشند، اما اگر در جستجوي جامعه اي هستيد كه كليه افراد آن راضي و خوشحال به نظر مي رسند، بهتر است زنان و مردان را در امور مشابه و به يك نسبت به كار نگيريد. اگر اين نكته در جامعه تشخيص داده شود، بسياري از مشكلات مرتفع خواهد گرديد."
