دوست دارم.. ولی میترسم!!

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 214
نویسنده پیام
ania آفلاین


ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
دوست دارم.. ولی میترسم!!

من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم

قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم

عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم

سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم

من می ترسم پس هستم

این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم

(حسین پناهی)


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




دوشنبه 18 دی 1391 - 00:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از ania به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zlatan & saeed_1391 & saqane &
wide-awake آفلاین



ارسال‌ها : 100
عضویت: 30 /9 /1391
محل زندگی: qom
تشکرها : 17
تشکر شده : 57
دوست دارم.. ولی میترسم!!

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم 

معنیش چیه الان؟!


امضای کاربر : به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .
دوشنبه 18 دی 1391 - 01:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از wide-awake به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saqane /
ania آفلاین



ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
دوست دارم.. ولی میترسم!!

نقل قول از wide-awake

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم 

معنیش چیه الان؟!

معنیش چیه الان؟!

خدمت شما باید عرض کنم؛

از نظر تمامی ادیبان بزرگ، هر شعر، نثر و داستان کوتاه و یا متنی ک نوشته میشود، باید دست مخاطب رو برای برداشت باز و آزاد گذاشت..!!

حتی در کلاس های نقد شعر هم ک قبلاً شرکت می کردم، هیچ شاعر و یا نویسنده ای حق نداشت ک در قسمتی از نوشته اش بیان کند ک منظورش چی بوده از استفاده این کلمه و یا بیت و یا قسمتی از یک نثر و یا حتی نتیجه داستان کوتاهش و... 

بنابراین باید همیشه برداشت رو ب عهده مخاطب گذاشت و مخاطب ذهنش ک ب هر سو میره، ب همون شکل نوشته رو برای خودش تعبیر می کنه..

و اما در جواب سوال شما بنده می تونم فقط نظر شخصی رو بیان کنم، و برداشت آزاد می باشد:

بنظر بنده این قسمت از نوشته ک "کودکان را دوست دارم ولی از آینه می ترسم"

می تونه ب این معنی باشه:

در ابتدا می تونیم آینه رو نماد فرض کنیم، و چون آینه نماد: بازتاب اندیشه و کردار آدمی هست، و کودک: نماد پاکی و معصومیت هست، بنابراین استاد پناهی با اشاره به معصومیت کودکان و کردار انسان ها(و یا شخص خودش).. از انعکاس کردار(انسان ها یا خود) در آینه در برابر پاکی و معصومیت یک کودک ترس دارد.

این برداشت شخص بنده بود.. برداشت های دیگر با خود دوستان..!!


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




سه شنبه 19 دی 1391 - 12:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از ania به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zlatan / 637 /
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group