مردم زرنگ شدنا...

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 132
نویسنده پیام
samimi آفلاین


ارسال‌ها : 92
عضویت: 25 /7 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 124
تشکر شده : 185
مردم زرنگ شدنا...

روی تابلو یکی از غذاخوری‌های بین‌راه  با خط درشت نوشته بود:

شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد

راننده‌ اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش‌جان کرد. بعد از خوردن غذا سرش را پایین انداخت که بیرون برود، ولی دید که خدمتگزار با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده .

با تعجب گفت:

ـ مگر شما ننوشته‌اید که پول غذا را از نوه من خواهید گرفت؟!

خدمتگزار با لبخند جواب داد:

ـ چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه‌تان خواهیم گرفت، ولی این صورتحساب مال مرحوم پدربزرگ شماست


امضای کاربر : عاشق بهترین ها مباش....
بهترین باش تا بهترین ها عاشق تو باشند.
شنبه 11 آذر 1391 - 16:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از samimi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: gomnam & zlatan & ania & 637 &
samimi آفلاین



ارسال‌ها : 92
عضویت: 25 /7 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 124
تشکر شده : 185
مردم زرنگ شدنا...

کارمندی نزد رییس خود میرود و میگوید : یعنی چی ؟ چرا شما این ماه دویست دلار کمتر از آن ماست

چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»

رئیس پاسخ می دهد: «می‌دانم، اما چرا ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.»

کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.»


امضای کاربر : عاشق بهترین ها مباش....
بهترین باش تا بهترین ها عاشق تو باشند.
شنبه 11 آذر 1391 - 16:38
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از samimi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zlatan / sondos / ania / 637 /
samimi آفلاین



ارسال‌ها : 92
عضویت: 25 /7 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 124
تشکر شده : 185
مردم زرنگ شدنا...

مردی از يک مزرعه‌دار در تکزاس يک الاغ خريد به قيمت ۱۰۰ دلار. قرار شد که مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحويل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ مرد آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدي برات دارم. الاغه مرد.»

مردجواب داد: «ايرادي نداره. همون پولم رو پس بده.»

مزرعه‌دار گفت: «نمي‌شه. آخه همه پول رو خرج کردم.»

مرد گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»

مزرعه‌دار گفت: «مي‌خواي باهاش چي کار کني؟»

مردگفت: «مي‌خوام باهاش قرعه‌کشي برگزار کنم.»

مزرعه‌دار گفت: «نمي‌شه که يه الاغ مرده رو به قرعه‌کشي گذاشت!»

مرد گفت: «معلومه که مي‌تونم. حالا ببين. فقط به کسي نمي‌گم که الاغ مرده است.»

يک ماه بعد مزرعه‌دارمرد  رو ديد و پرسيد: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»

مرد گفت: «به قرعه‌کشي گذاشتمش. ۵۰۰ تا بليت ۲ دلاري فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم.»

مزرعه‌دار پرسيد: «هيچ کس هم شکايتي نکرد؟»

مرد گفت: «فقط هموني که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»


امضای کاربر : عاشق بهترین ها مباش....
بهترین باش تا بهترین ها عاشق تو باشند.
شنبه 11 آذر 1391 - 16:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از samimi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: hassan_mhe / 637 /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group