دو بال کوچک نارنجی

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 132
نویسنده پیام
elena آفلاین


ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
دو بال کوچک نارنجی

هیچ‌کس وسوسه‌اش نکرد، هیچ‌کس فریبش نداد. او خودش سیب را از شاخه چید و گاز زد و نیم خورده دور انداخت.

او خودش از بهشت بیرون رفت و وقتی به پشت دروازه بهشت رسید ، ایستاد . انگار

می‌خواست چیزی بگوید .چیزی اما نگفت .خدا دستش را گرفت و مشتی اختیار به او

داد و گفت : برو ؛

زیرا که اشتباه کردی.اما اینجا خانه‌ی توست هروقت که برگردی ؛ و فراموش نکن که از اشتباه به آمرزش راهی هست .

او رفت و شیطان مبهوت نگاهش می‌کرد. شیطان کوچک‌تر از آن بود که او را به

کاری وادار کند . شیطان موجود بیچاره ای بود که در کیسه‌اش جز مشتی گناه

چیزی نداشت.

او رفت اما نه مثل شیطان مغرورانه تا گناه کند .او رفت تا کودکانه اشتباه کند.

او به زمین آمد و اشتباه کرد .بارها و بارها .اشتباه کرد، مثل فرشته‌ی

بازیگوشی که گاهی دری را بی اجازه باز می‌کند ، یا دستش به چیزی می‌خورد و

آن را می‌اندازد .

فرشته ای سر به هوا که گاهی سُِر می‌خورد ، می‌افتد و دست و بالش می‌شکند.

اشتباه‌های کوچک او مثل لباسی نامناسب بود که گاهی کسی به تن می‌کند.اما ما همیشه

لباسش را دیدیم و هرگز قلبش را ندیدیم که زیر پیراهنش بود .ما از هر اشتباه

او سنگی ساختیم  و به سمتش پرت کردیم .سنگ‌های ما روحش را خط‌خطی کرد و ما

نفهمیدیم .

اما یک روز او بی‌آن‌که چیزی بگوید ، لباس‌های نامناسبش را از تن در آورد و اشتباه‌های کوچکش را دور

انداخت و ما دیدیم که او دو بال کوچک نارنجی هم دارد ؛ دو بال کوچک که

سال‌ها از ما پنهان کرده بود و پر زد مثل پرنده ای که به آشیانه‌اش

برمی‌گردد.

او به بهشت برگشت و حالا هر صبح وقتی خورشید طلوع می‌کند ، صدایش را می‌شنویم ، زیرا او قناری کوچکی

است که روی انگشت خدا آواز می‌خواند.

                                                                   عرفان نظرآهاری (در سینه‌ات نهنگی می‌تپد)


امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
یکشنبه 15 مرداد 1391 - 11:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از elena به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_1391 & sh_shirzadyazdi & 637 &
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group