علم و علامت کشی

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 1102
نویسنده پیام
masoud آفلاین


ارسال‌ها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
علم و علامت کشی
یکی از صحنه های معروف محرم ، دیدن علم و علامت کشی در خیابان ها هست
اینجا قصد داریم به بحث در مورد این موضوع و نکات آن بپردازیم

ابتدا تعریف :
علم و علامت در فرهنگ دهخدا به صورت زیر تعریف شده­اند:

علم: پرچم ، رعيت ، نشان لشكر ، بيرق ، آنچه به سر نيزه بندند ، درفش و در اصطلاح عزاداري حسيني نام علم و علامت خاصي است كه هر هيئت و دسته ، ويژه خود دارد و آن را از دسته‌هاي ديگر متمايز مي‌سازد «فرهنگ دهخدا جلد 32».

علامت: صليب مانندي كه بر چوب يا آهن افقي كه از آن از سوي پايين شالهاي ترمه آويزند و سوي زير لاله و تنديسهايي از مرغ وپرنده روي آن نصب كنند و در ميانه از فلز طويل دارد و بر نوك آن فلز ، پر يا گلوله اي از شيشه الوان نصب كنند و اين زبانه هاي فلزي كه به تيغ مشهور است سه يا پنج باشد كه ضمناَ قدمت آن به سلاطين قاجار مي رسد «فرهنگ دهخدا جلد 32».

تاریخچه­ ی علم و علامت

تاريخچة علم و علامت محل اختلاف و داراي اقوال مختلف مي باشد. مورخان تاريخچة علم و علامت را دوره‌هاي مختلف ذكر مي‌كنند. عده‌اي ريشه آن را مربوط به دوره آق قويونلوها و قره قويونلوها ، عده اي به دورة صفويه و عده اي به دورة زنديه و قاجاريه نسبت مي دهند. قديمي ترين علامت­هاي ايراني در موزة توپكاپي استانبول نگهداري مي شود. شايد اين علامت­ها كه نمونه اي از علامت و نشان قبايل مختلف ايراني است در عصر حكومت تركمنهاي آق قويونلوها و قره قويونلوها وجود داشته اند و دسته هاي سياسي و مذهبي از آنها استفاده مي كرده اند.

علامت­ها از صفحات آهني بصورت تيغه اي باريك و بلند ساخته مي شده اند و در رأس آن علامت ، نشان سنتي و قومي قبيله اي نصب مي شده است . درميان شيعه مذهبان نام الله و يا الله محمد و يا پنج تن (ع) روي آن نقره كاري مي شده است . تيغه بلند و باريك آهني با صفحه اي مدور و بزرگتر در انتهاي تيغه كه داراي قابي از فلز بود خاتمه مي يافت دور اين قاب را با سرهاي اژدها كه از هنرهاي چيني و ژاپني اقتباس شده بود مي آراستند. تصوير اين علامت­ها در مينياتورهاي قرن 15 ميلادي هم ديده مي شود اين علامتها بر روي دسته اي چوبي يا فلزي قرار مي گرفت و پيشاپيش دسته‌ها حمل مي‌شد.

ادامه دارد ...

امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد

                            تاس باش...

               که هرچه میگویی بگویند باشد.
جمعه 26 آبان 1391 - 19:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از masoud به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shahrsaz & ania &
masoud آفلاین



ارسال‌ها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
علم و علامت کشی
در سالهاي بعد بخصوص در دوران زنديان و قاجاريه تزئينات ديگري به علامت هاي دسته اضافه شد و عزاداران مذهبي در ايام سوگواري با بزرگداشت و تشريفات ديگر آنها را بكار مي بردند. در آن دوران علامتها را پيشاپيش صف سوگواران حركت مي دادند علامتهاي قديمي تر معمولاَ پايه اي داشتندكه كلمات مذهبي بر روي آن منقوش بود و دو اژدها با دهان باز از آن حفاظت می­كردند كه صورت آنها نيز سوراخ بود.

برخي علامتها داراي نگاره طاووس ، پرنده ، چهار گلدان و يك جفت طوطي در دو طرف علامت مي باشدكه گاه دو شمعدان به ميله اي كه قاب بر آن تكيه دارد متصل است . در گذشته علامت­ها يك تيغه بودند و تزئيناتي به آن متصل مي‌شد . اين علامت­ها كم كم تبديل به علامتهاي سه‌تيغه ، پنج تيغه ، هفت تيغه ، بيست و يك تيغه و ... شدند.

آقاي هاينريش بروگش آلماني از سياحان دورة قاجار در زمان ناصرالدين شاه از مراسم عزاداري كه در ميان باغ كاخ و نزديك اتاقي كه شاه براي تماشاي تعزيه در آن مي‌نشست مي‌نويسد :

ميهمانان درون چادر بزرگي نشسته بودند و مراسم را تماشا مي‌كردند در آغاز مرداني قوي هيكل علامات و علم­هايي را به ميدان مي‌آوردند بعد از اين هشت نفر وارد ميدان شدند كه يك چهار چوبي را بر دوش حمل مي كردند و روي اين چهارچوب چيزي شبيه قبر درست كرده بودند و به ما توضيح مي دادند كه اين سمبل قبر پيامبر(ص) است روي قبر چندين طاق شال كشمير كشيده بودند و چند شمع كافوري نيز روي آن در يك شمعداني مي سوخت در دو طرف اين قبر نيز دو نفر ديگر با علم و كتل حركت مي‌كردند.

اما نكته قابل توجه و مغفولي كه توجه به آن كليد حل معماست و ريشه تمامي اين مسائل مي‌باشد اين است كه علامت­هايي كه هر چند به قول مورخين تاريخچه آن به دوران قاجاريه و زنديه برمي‌گردد اما ريشه اصلي آن را بايد در مسيحيت جستجو و پيدا كرد ناگفته نماند كه در دروان صفويه تا زمان شاه عباس اول عزاداري­ها و حركت­هاي شيعي بطور زيرزميني انجام مي گرفته و شاهان و سلاطين هميشه از اجتماعات شيعي خوف داشتند و برخلاف امنيت دستگاه حكومتي خود مي ديدند تا اينكه در زمان حكومت شاه عباس دوم ورق برمي گردد و شاه عباس دوم به شدت مدافع شيعه و عزاداري سيدالشهداء مي شود و براي نشر و گسترش عزاداري­ها و اجتماعات سوگواري شيعي به فكر چاره مي افتد او در دستگاه حكومتي خود وزارتي بنام وزارت روضه‌خواني و تعزيه‌داري ايجاد كرده و وزيري براي آن منصوب مي‌كند. او وزير روضه خواني و تعزيه داري خود را به اروپاي شرقي «كه در آن زمان صفويان روابط بسيار نزديك ، مرموز و ويژه‌اي با آنها داشته‌اند مي‌فرستد» كه در رابطه با مراسم ديني و تشريفات مذهبي آن جا تحقيق كند.

وزير روضه خواني و تعزيه داري در رابطه با اين موضوع تحقيق كرده و بسياري از سنتها و مراسم جمعي مذهبي و تظاهرات اجتماعي مسيحيت و برگزاري و نقل مصيبت­هاي مسيح و حواريون و شهداي تاريخ مسيحيت و نيز علائم و شعارهاي آنان و ابزارها و وسايل خاص اين مراسم و دكورهاي ويژه­ی محافل ديني و كليسا را اقتباس كرده و همه را به ايران مي‌آورد و در اينجا به كمك
وابستگان به رژيم صفوي ، آن فرمها و رسوم را با تشيع و تاريخ تشيع و مصالح ملي و مذهبي ايران تطبيق داده و به آن قالب­هاي مسيحي اروپايي و محتواي شيعي ايراني مي بخشند بطوري كه ناگهان در ايران سمبل­ها و مراسم ، مظاهر كاملاً تازه اي كه هرگز نه در مليت ايران سابقه داشت و نه در دين اسلام و نه در مذهب شيعه ، بوجود آمد. مراسم و تشريفات مخصوص عزاداري اجتماعي و رسمي ، همه فرمهاي تقليدي از عزاداري و مصيبت‌خواني و شبيه‌سازي مسيحيت اروپايي است و حتي گاه به قدري ناشيانه اين تقليد را انجام داده‌اند كه شكل صليب را هم كه در مراسم مذهبي مسيحي‌ها جلوي دسته‌ها مي‌برند. صفويان بدون اينكه كمترين تغييري در آن بدهند آن را به ايران آورده‌اند و امروزه هم بدون توجه بشكل رمزي و مذهبي آن در مسيحيت ، جلوي دسته‌هاي عزاداري راه مي‌برند و همه مي‌بينند كه شاخصة نمايان هر دسته سينه زني همين صليب جريده است. در عين حال در نظر هيچكس معلوم نيست براي چيست و هيچكس از آنهايي هم كه آن را مي‌سازند و حمل مي‌كنند نمي‌دانند براي چه چنين مي‌كنند. ارزش و اعتبار و شكوه و فداكاري ، اندازه ايمان و شور ديني يك دسته به بزرگي و سنگيني و زيبايي و گراني علامتی است كه در جلوي آن دسته حركت مي كند.










امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد

                            تاس باش...

               که هرچه میگویی بگویند باشد.
جمعه 26 آبان 1391 - 23:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از masoud به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: ania /
masoud آفلاین



ارسال‌ها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
بخش سوم و پایانی
سیب­های علم و علامت

الف) از حوزه دين :

1) تقدس دادن به علامت­ها : كه به نظر مي­رسد مي توان نوعي اشتغال فكري براي عزاداران عزيز باشد و توجه اذهان را از اصل فلسفه قيام سيد الشهدا (ع)كاهش بدهد و از طرفي ديگر بهانه هايي به دست دشمنان قسم خورده مكتب تشيع مانند وهابيون و ديگر فرق ضاله بدهد از اين رو بايد از اين گونه امور پرهيز كرد .


2) اعتقاد به حرکت علامت در روز يا شب عاشورا.

3) حاجت طلبي : اين مورد نيز باعث ايجاد شبهه توسط دشمنان شده است وبهانه هايي بدست آنان داده است.

ب) از حوزه شکلي :

1) وجود حيواناتي مانند گوزن، کبوتر، خروس، هدهد، اژدها و ... : كه هر كدام از اينها براي فرهنگ و ملتي است مثلاًاژدها از فرهنگ چين وارد شده است .

2) وجود بت­هاي هندوها: كه خود مظهر شرك بوده ودر فرهنگ ديني و آيات و روايات متعددي از آن نهي شده است .

3) طلاکوب کردن آن: اين امر مستلزم هزينه هاي زيادي است كه اين هزينه ها را مي توان براي مستمندان مصرف كرد .

4) شكل و حالت صليبي آن.

ج) از حوزه اجتماعي:

1) قرار گرفتن زنان زير آن جهت گرفتن حاجت و حاملگي :كه با وجود مناهي شديد از سوي شارع مقدس اين عمل در عزاداري هاي شيعيان وجود دارد .

2) سد معبر و ايجاد ترافيک: لازم به ياد آوري است كه در شرع8 مقدس اسلام از سد معبر و ايجاد خلل و ترافيك در معابر عمومي نهي شده است تا جائيكه فقها فتوا داده اند كه نمازي كه ستون دين است اگر موجب سد معبر شود باطل است و مقبول درگاه احديت نمي باشد .

3) بستري جهت نزاع بين جوانان تا حد وقوع قتل: در پرونده هاي متعدد قضايي مي توان به اين مطلب رسيد
ناگفته نماند که شکی نیست در نیت پاک اغلب افرادی که زیر علامت می­روند،
اما کورکورانه مقدس دانستن چیزی که هیچ جایگاهی نه در دین و نه در فرهنگ
کشورمان دارد عمل اشتباهی است که ممکن است با تغییراتی که با گذشت سالیان
در آن ایجاد شود انحراف بیشتری از اصل ماجرا پیدا کند. مقدس دانستن افراد و
اجسام بی­ارزش و گاهاً معاند با دین امری عادی در ایران ما شده است و باید
تک تک ما در ارتقای سطح فکر مردم و از بین بردن این افکار غلط تلاش کنیم.

منابع:
http://tdm.ido.ir/a.aspx?a=1388100202

امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد

                            تاس باش...

               که هرچه میگویی بگویند باشد.
یکشنبه 28 آبان 1391 - 08:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group