قدرت اراده..

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 187
نویسنده پیام
ania آفلاین


ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
قدرت اراده..

پیرمردی در روستایی زندگی می کرد. او قصد داشت تا باغش را شخم بزند اما به دلیل کهولت و پیری قادر به انجام این کار نبود.

تنها پسرش یعنی تنها کسی که می توانست به او کمک کند در زندان به سر میبرد.

پیرمرد نامه ای به پسرش نوشت و موقعیت را برایش تشریح کرد. پسر عزیزم احساس بسیار بدی دارم به نظر می رسد که امسال قادر به کشت سیب زمینی نیستم از این که امسال مزرعه ای را که مادرت بسیار به آن علاقمند بود باید بی ثمر بماند. بسیار احساس نارضایتی می کنم اما باورکن که چاره ای نیست. ای کاش اینجا بودی و به من کمک میکردی.

چندی پس از فرستادن نامه، تلگرافی از پسرش دریافت کرد که متن آن چنین بود:

به خاطر خدا زمین را شخم نزن من اسلحه ها را در آنجا مخفی کرده ام. روز بعد ده ها پلیس زمین پیرمرد را محاصره کردند و شروع به کندن زمین کردند اما پس از ساعت ها جست و جو موفق به پیدا کردن، اسلحه ها نگشتند.

پیرمرد تعجب از آن چه رخ داده است برای پسرش تلگرافی فرستاد و ماجرا را تشریح کرد. و پسر در جوابش چنین نوشت:

پدر برو سیب زمینی ها را بکار حالا زمینت آماده است.

این تنها کاری بود که می توانسم از این جا برایت انجام بدهم..

نتیجه: مهم نیست در کجای دنیا باشی اگر تصمیم به انجام کاری گرفته ای می توانی انجامش دهی.

مهم فکر و اراده توست و نه جایی که در آن قرار داری.


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




سه شنبه 02 آبان 1391 - 12:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از ania به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sara & reza & zeinab & shahrsaz &
ania آفلاین



ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
قدرت اراده..

هرگاه اراده کنید،می توانید با دوستانه رفتار کردن، احساس دوست داشتنی بودن نمایید."آنتونی رابینز"


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




سه شنبه 02 آبان 1391 - 18:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
masoud آفلاین



ارسال‌ها : 2279
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 24
تشکرها : 1156
تشکر شده : 2279
قدرت اراده..

نقل قول از ania

پیرمردی در روستایی زندگی می کرد. او قصد داشت تا باغش را شخم بزند اما به دلیل کهولت و پیری قادر به انجام این کار نبود.

تنها پسرش یعنی تنها کسی که می توانست به او کمک کند در زندان به سر میبرد.

پیرمرد نامه ای به پسرش نوشت و موقعیت را برایش تشریح کرد. پسر عزیزم احساس بسیار بدی دارم به نظر می رسد که امسال قادر به کشت سیب زمینی نیستم از این که امسال مزرعه ای را که مادرت بسیار به آن علاقمند بود باید بی ثمر بماند. بسیار احساس نارضایتی می کنم اما باورکن که چاره ای نیست. ای کاش اینجا بودی و به من کمک میکردی.

چندی پس از فرستادن نامه، تلگرافی از پسرش دریافت کرد که متن آن چنین بود:

به خاطر خدا زمین را شخم نزن من اسلحه ها را در آنجا مخفی کرده ام. روز بعد ده ها پلیس زمین پیرمرد را محاصره کردند و شروع به کندن زمین کردند اما پس از ساعت ها جست و جو موفق به پیدا کردن، اسلحه ها نگشتند.

پیرمرد تعجب از آن چه رخ داده است برای پسرش تلگرافی فرستاد و ماجرا را تشریح کرد. و پسر در جوابش چنین نوشت:

پدر برو سیب زمینی ها را بکار حالا زمینت آماده است.

این تنها کاری بود که می توانسم از این جا برایت انجام بدهم..

نتیجه: مهم نیست در کجای دنیا باشی اگر تصمیم به انجام کاری گرفته ای می توانی انجامش دهی.

مهم فکر و اراده توست و نه جایی که در آن قرار داری.

دقت کردید از اون زمان مکالمات مردم شنود میشد حالا چه تلگرافی چه الان تلفنی


امضای کاربر : در زندگی مهره نباش که هرچه میگویند بگویی باشد

                            تاس باش...

               که هرچه میگویی بگویند باشد.
سه شنبه 02 آبان 1391 - 19:23
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ania آفلاین



ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
قدرت اراده..

نقل قول از masoud

نقل قول از ania

پیرمردی در روستایی زندگی می کرد. او قصد داشت تا باغش را شخم بزند اما به دلیل کهولت و پیری قادر به انجام این کار نبود.

تنها پسرش یعنی تنها کسی که می توانست به او کمک کند در زندان به سر میبرد.

پیرمرد نامه ای به پسرش نوشت و موقعیت را برایش تشریح کرد. پسر عزیزم احساس بسیار بدی دارم به نظر می رسد که امسال قادر به کشت سیب زمینی نیستم از این که امسال مزرعه ای را که مادرت بسیار به آن علاقمند بود باید بی ثمر بماند. بسیار احساس نارضایتی می کنم اما باورکن که چاره ای نیست. ای کاش اینجا بودی و به من کمک میکردی.

چندی پس از فرستادن نامه، تلگرافی از پسرش دریافت کرد که متن آن چنین بود:

به خاطر خدا زمین را شخم نزن من اسلحه ها را در آنجا مخفی کرده ام. روز بعد ده ها پلیس زمین پیرمرد را محاصره کردند و شروع به کندن زمین کردند اما پس از ساعت ها جست و جو موفق به پیدا کردن، اسلحه ها نگشتند.

پیرمرد تعجب از آن چه رخ داده است برای پسرش تلگرافی فرستاد و ماجرا را تشریح کرد. و پسر در جوابش چنین نوشت:

پدر برو سیب زمینی ها را بکار حالا زمینت آماده است.

این تنها کاری بود که می توانسم از این جا برایت انجام بدهم..

نتیجه: مهم نیست در کجای دنیا باشی اگر تصمیم به انجام کاری گرفته ای می توانی انجامش دهی.

مهم فکر و اراده توست و نه جایی که در آن قرار داری.

دقت کردید از اون زمان مکالمات مردم شنود میشد حالا چه تلگرافی چه الان تلفنی

بله کاملاً درست هست.. به نکته ظریفی اشاره کردید..


امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




سه شنبه 02 آبان 1391 - 23:01
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group