نامه های ولتربه معشوقش

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 286
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نامه های ولتربه معشوقش

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
جمعه 07 مهر 1391 - 21:57
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
zeinab آفلاین



ارسال‌ها : 5005
عضویت: 9 /5 /1391
تشکرها : 4825
تشکر شده : 6889
نامه های ولتربه معشوقش
خيلي بااحساس نوشته شده...
عالي بودعزيزم..

امضای کاربر : عبادت از سر وحشــــــــت واسه عاشق عبادت نیست

پرستش راه تســــــــکینه پرستیدن تجارت نیست.
شنبه 08 مهر 1391 - 02:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ania آفلاین



ارسال‌ها : 3828
عضویت: 5 /7 /1391
تشکرها : 3389
تشکر شده : 3288
نامه های ولتربه معشوقش
ولی من احساس می کنم.. اصولاً هر نوع احساس علاقه (یا عشقی) که باعث شه انسان نسبت به خدا((بخصوص خدا))، خانواده(مادر و پدر) و اعتقاداتش کوتاهی بکنه..
اصلاً اون احساس علاقه و یا عشق از معنای دوست داشتن تهی هست...!!
موکداً درمورد خدا...
(البته این نظر اعتقادی کاملاً شخصی هست.. دوستان عزیز ناراحت نشوند..)

امضای کاربر : تنها 2روز در سال هست که نمی تونی هیچ کاری بکنی!!
یکی دیروز و یکی فردا..




شنبه 08 مهر 1391 - 02:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از ania به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: banoo /
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
نامه های ولتربه معشوقش
سارا این نامه ها بد آموزی داره

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
شنبه 08 مهر 1391 - 10:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
banoo آفلاین



ارسال‌ها : 2444
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: همین نزدیکی ها
سن: 21
تشکرها : 2460
تشکر شده : 1697
نامه های ولتربه معشوقش
تاحالا برای خدانامه نوشتین؟

امضای کاربر : لحظه ها عریانند...
شنبه 08 مهر 1391 - 10:24
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از banoo
تاحالا برای خدانامه نوشتین؟


مگه میشه باحضورخدا برای کس دیگه هم نوشت.هرچی نوشتیم رو به عشق خدانوشتیم 

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
یکشنبه 09 مهر 1391 - 18:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از elena
سارا این نامه ها بد آموزی داره

خانمی چیزی نداشت که؟ ازنظرمن یک ذره هم ازاحساس توش استفاده نشده بودهاما چون هوای مادرمعشوقش رو هم درسخترین شرایط داشته قشنگ شده بود 

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
یکشنبه 09 مهر 1391 - 18:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از sara
نقل قول از elena
سارا این نامه ها بد آموزی داره

خانمی چیزی نداشت که؟ ازنظرمن یک ذره هم ازاحساس توش استفاده نشده بودهاما چون هوای مادرمعشوقش رو هم درسخترین شرایط داشته قشنگ شده بود

بهش میگه مادرت دشمنته ...
این بد آموزی نداره ؟



امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
یکشنبه 09 مهر 1391 - 18:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از elena
نقل قول از sara
نقل قول از elena
سارا این نامه ها بد آموزی داره

خانمی چیزی نداشت که؟ ازنظرمن یک ذره هم ازاحساس توش استفاده نشده بودهاما چون هوای مادرمعشوقش رو هم درسخترین شرایط داشته قشنگ شده بود

بهش میگه مادرت دشمنته ...
این بد آموزی نداره ؟

خوب نیمه پرلیوان رو باید دید که میگه مواظبش باش چون ممکنه کاردستمون بده   


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
یکشنبه 09 مهر 1391 - 18:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از sara
نقل قول از elena
نقل قول از sara
نقل قول از elena
سارا این نامه ها بد آموزی داره

خانمی چیزی نداشت که؟ ازنظرمن یک ذره هم ازاحساس توش استفاده نشده بودهاما چون هوای مادرمعشوقش رو هم درسخترین شرایط داشته قشنگ شده بود

بهش میگه مادرت دشمنته ...
این بد آموزی نداره ؟

خوب نیمه پرلیوان رو باید دید که میگه مواظبش باش چون ممکنه کاردستمون بده   



خوب مادرشه . حق دخالت ، فضولی و آب و گل داره
اگه مادره نباشه پس کی میخواد زندگیشونو به هم بریزه ؟

امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
یکشنبه 09 مهر 1391 - 22:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sara آفلاین



ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نامه های ولتربه معشوقش
خوب اون بنده خدا چیزی نگفت که فقط گفت تازه درستش کردم نذارمادرت همه رو خراب کنه بذارکم کم خرابش کنه 

امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
یکشنبه 09 مهر 1391 - 22:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
elena آفلاین



ارسال‌ها : 7586
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
سن: 21
تشکرها : 5163
تشکر شده : 6247
نامه های ولتربه معشوقش
نقل قول از sara
خوب اون بنده خدا چیزی نگفت که فقط گفت تازه درستش کردم نذارمادرت همه رو خراب کنه بذارکم کم خرابش کنه

تمام کیفش به اینه که همه چیز 1 دفعه خراب بشه  ...
ماهم 1 کم بخندیم



امضای کاربر : به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ......
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد ....
گریه ام لبخند ...
و تنها همدمم ، خدا .....
یکشنبه 09 مهر 1391 - 22:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group