نقدفیلم شعبده باز

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 356
نویسنده پیام
sara آفلاین


ارسال‌ها : 2392
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 1960
تشکر شده : 2412
نقدفیلم شعبده باز
 
درباره فیلم:
شعبده باز محصول سال 2006 ، کاری مشترک از سینمای آمریکا و جمهوری چک ، دومین تجربه کارگردانی نیل برگر است. این فیلم اقتباسی از روی کتاب " آیزنهایم شعبده باز" نوشته استیون میلهاسر می باشد. نیل برگر با ساخت فیلم "گفتگو با یک قاتل" به طور حرفه ای  به دنیای سینما قدم گذاشت و با  مشارکت در نوشتن فیلمنامه ی هر دو کار خود ، توانایی هایش را در این عرصه نیز به اثبات رساند.
در این فیلم ادوارد نورتون یکی از هنر پیشگان مطرح هالیوود که در فیلم منتقد پسند " تاریخ مجهول آمریکا " نیز بازی کرده بود به همراه جسیکا بیل به ایفای نقش میپردازند. 


نمایی از داستان:
فیلم Illusionist روایت گر داستان زندگی شعبده بازی چیره دست به نام  آیزنهایم است. او در نوجوانی دلباخته دختر ثروتمند و اشراف زاده ایی می شود. اما تفاوت های طبقاتی و اجتماعی مانع  از ارتباط این دو با هم می گردد. اکنون که پس از  گذشت سال ها او به قدرت و شهرتی در هنر شعبده دست یافته است بر آن می شود تا به معشوقه ی دوران نوجوانی خود برسد...
   

نقد فیلم:
شعبده باز از نمایشنامه ای بسیار خوب بهره می برد که نقطه قوت فیلم است. نمایشنامه ای که هم از نظر معمایی قوی و پر بار است و هم از نظر عاطفی و هیجانی. فیلمساز توانسته است با هنرمندی کامل ، فیلم را جذاب و دیدنی هدایت کند و با طرح معماهایی در طول داستان ، پایان هیجان انگیز و غیرمنتظرانه ای را رقم بزند.
این فیلم ترکیب ایده الی است از قصه های عاطفی ، معمایی و درام تاریخی. بازی قدرتمند بازیگران هم از دیگر نقاط قوت فیلم است. ادوارد نورتون ثابت کرده است در ایفای همه نوع نقشی تبحر کافی را دارد. در این فیلم نیز نشان می دهد که می تواند شخصیتی محبوب و دوست داشتنی را خلق کند. جسیکا بیل نیز بازی کاملا متفاوت و زیبایی را در فیلم به نمایش می گذارد که توانسته مکمل بازی نورتون برای خلق فیلمی موفق ، باشد. شعبده باز فیلمی است جذاب و سرگرم کننده که می تواند مورد پسند طیف وسیعی از مخاطبان قرار گیرد. نیل برگر با این فیلم نشان داد که می توان در این زمینه فیلم های موفقی ساخت.
اگر فیلم پرستیژ را دیده باشید ، به هنگام تماشای " شعبده باز " ناخود آگاه ذهن شما به سوی آن منحرف میشود. Prestige  که در حدود یک ماه بعد به روی پرده ها رفت ، را می توان از نظر پرداختن به فن شعبده و شعبده بازی و جزییات مربوط به آن موفق تر دانست. ولی شعبده باز به دلیل گنجاندن داستان و روندی عاطفی در فیلم ، توانسته مخاطبان و بینندگان خاصی را برای خود فراهم کنند... 


جزييات داستان:
  آیزنهایم پسر بچه ی نوجوانی است از طبقه محروم جامعه که دلباخته دختر اشراف زاده و ثروتمندی به نام سوفی می شود. اما تفاوت های طبقاتی و خانوادگی مانع از ارتباط این دو با هم می گردد. آیزنهایم که به سبب ملاقات با پیرمردی شعبده باز به این کار علاقه پیدا می کند ، برای کسب تجربه راهی کشورهای مختلف می شود. اما 15 سال بعد که آیزنهایم به یک شعبده باز قهار تبدیل شده است ، پس از بازگشت به وین ، شهرت گسترده ای را برای خودش دست و پا می کند. بسیاری از مردم بر این باورند که آیزنهایم دارای قدرت های فوق بشری  است. او در نمایش هایش دست به کارهای خارق العاده ای می زند که در تایید این مدعاست.
به دلیل شهرت نمایش های آیزنهایم ، پرنسس سوفی که حال نامزد شاهزاده لئوپلدی است که قرار است صاحب تاج و تخت امپراطوری شود، در نمایش او شرکت می کند. شاهزاده لئوپلد ، سوفی را به عنوان داوطلب به روی صحنه می فرستد. موقعی که آیزنهایم با سوفی رو به رو می شود ، او را به یاد می آورد و دوباره آتش عشق میانشان شعله ور می گردد. پس از این ماجرا سوفی به دور از چشم شاهزاده ، شروع به برقراری رابطه با آیزنهایم می کند ولی شاهزاده متوجه این رابطه می شود. او که از قبل بر درستی کارهای آیزنهایم شک داشت، قصد دارد با استفاده از بازرس یول کارهای او را تحت نظر گرفته و پرده از کارها او بردارد. ولی اکنون با احیای  مجدد عشق میان آن دو ، ازدواجش با سوفی و همچنین موقعیتی که می تواند با این ازدواج بدست آورد را در خطر می بیند.
در همین حین در یکی از شب ها سوفی به شاهزاده می گوید که نمی خواهد با او ازدواج کند که همین امر باعث می شود شاهزاده لئوپلد عصبانی شود سپس سوفی از دست شاهزاده فرار می کند ولی در اصطبل، شاهزاده سوفی را هنگام سوار شدن بر اسب گیر آورده و با شمشیرش به او ضربه ای می زند و سوفی در همان حال با اسب از کاخ بیرون می رود.
فردای آن روز جسد سوفی در کنار رودخانه ای پیدا می شود. بازرس یول مامور رسیدگی به این قتل می شود. این جریان خشم آیزنهایم را بر می انگیزد. در حالی که او می دانست شاهزاده ، سوفی را به قتل رسانده ولی چگونه ادعای خودش را ثابت کند ؟
حال آیزنهایم با یک نمایش جدید به روی صحنه می آید : احضار ارواح ! او با این کار عده ی زیادی را به سمت سالن نمایش می کشد. در یکی از شب های نمایش ، او دست به کاری می زند که تمام قصد و هدفش برای اجرای برنامه همین بوده است : احضار روح پرنسس سوفی. اما در این احضار آیزنهایم نمی تواند حقیقت قتل سوفی را برای همگان فاش کند و ارتباطش با روح سوفی سریع قطع می گردد. این کار ترس و عصبانیت لئوپلد را به همراه داشت. به همین دلیل از طریق بازرس یول به آیزنهایم اخطار می کند که در صورت تکرار مجدد این کار ، وی را دستگیر خواهند کرد. و همچنین با گماشتن مامورین بسیار در سالن، آیزنهایم را تحت کنترل می گیرد. اما آیزنهایم پا پس نمی گذارد و در شبی دیگر با احضار روح سوفی و پرسش از نحوه قتل وی ، گمانه زنی ها را به سمت لئوپلد معطوف می کند. اما هنگامی که مامورین در صدد دستگیری وی بر می آیند ، آیزنهایم با عملی غیر منتظره و عجیب خودش را غیب کرده و از دست مامورین فرار می کند!
صحبت های سوفی شک بازرس یول را برمی انگیزد. وی با بررسی مجدد صحنه ی قتل نگینی را پیدا می کند که متعلق به شمشیر لئوپلد است. یول به صحت حرف های آیزنهایم مبنی بر به قتل رسیدن سوفی به دست لئوپلد پی می برد. وی سریعا مقامات بالا را در جریان قرار می دهد و به سراغ لئوپلد می رود. اما بحث میان آن دو بالا می گیرد و باعث درگیری میانشان می شود که در این درگیری لئوپلد خودش را می کشد. اما این پایان داستان نیست . پس سرنوشت آیزنهایم چه می شود ؟
در پایان فیلم دو چیز مشخص می شود ؛
 1- مشخص می شود که تمامی اتفاقات مربوط به قتل سوفی ، نقشه ی آیزنهایم و سوفی بوده است. وی با نقشه ای ماهرانه در صدد بر می آید تا سوفی را مال خود کند و بالاخره موفق به این کار می شود. سوفی در شبی که به قتل رسید ، ماده ای خواب آور در نوشیدنی شاهزاده می ریزد. لئوپلد پس از آنکه از سوفی می شنود که او نمی خواهد با وی ازدواج کند ، عصبانی می شود و به دنبال سوفی می رود و در اسطبل به سوفی می رسد ، ولی در همان حین از هوش می رود. سپس سوفی ادامه نقشه را اجرا می کند. نقشه ای که باید در آن نشان دهد با شمشیری ضربه خورده و می میرد. پس از پیدا شدن جسد سوفی ،  کنار رودخانه  توسط  مامورین و پس از بازرسی جسد ، آیزنهایم با دادن دارویی سوفی را به هوش می آورد و پس از تغییر چهره وی ، او را به منطقه ای دوردست می فرستد.
2- تمامی نمایش های آیزنهایم شعبده و تردستی بوده است نه کارهای ماوراء الطبیعه...
منبع : dvdzirnevis.blogfa.com


امضای کاربر : زندگی شوق رسیدن به همان فردایست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی ، ظرف امروز پر از                                                                                  بودن توست ، زندگی را دریاب ... 
چهارشنبه 04 مرداد 1391 - 00:05
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
fatemeh-fareghiyan آفلاین



ارسال‌ها : 478
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: قم
تشکرها : 107
تشکر شده : 151
نقدفیلم شعبده باز
ممنون از مطلبت شگفتی و ذوق پایان فیلم را فراموش نمی کنم در پایان تماشاگر هم مثل بازرس چقدر خوشحال میشود از رودستی که خورده درست مثل لذت غیر قابل توصیف پایان فیلم بازی فینچر

یکشنبه 15 مرداد 1391 - 07:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از fatemeh-fareghiyan به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sara /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group