کاش میشد

zeinab

تو را هيچگاه نمي توانم از زندگي
ام پاک کنم چون تو پاک هستي مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان
خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مداد رنگي هاي يادت رنگ مي زنم

zeinab

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

zeinab

از راه وفا گاه ز ما یاد توان کرد / گاهی به نگاهی دل ما شاد توان کرد

صید دل ما لایق تیر تو اگر نیست / از بهر خدا آخرش آزاد توان کرد

مستم ز می عشق چنان کز پس مرگم / صد میکده از خاکـ من آباد توان کرد . .

sara

چو وا نمیکنی گرهی خود، گره
مشو

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست

"صائب"

saqane

هی برمیگردیم سر سطر و هی می نویسیم عشق

تازه به خودمان که می آییم می بینیم این همه سال فقط چشمهایش را کشیده ایم چشمهای لیلی را.

عجب مشق سختی است سرمه کشیدن به چشمهای لیلی!

این پلهای هزار ساله،این جاده های پیر،این ریل های خسته هنوز در راهند و لیلی اما.....

گناه این نرسیدن ها را بگذار به پای پیاده مجنون یا تیشه بی رمق فرهاد و گرنه این چند هزار سال در راه را باید،کسی به گوشه لب شیرین ختم میکرد.

بلیط ها را دور بیانداز رفیق،بیا برگردیم سر خط......

banoo

باران کــــــه میبارد دلــــــم بــــــــرایت تنگ تــــــــــرمیشود

راه می افتـــم

بـــــدون چتــــر...

من بغض می کــــنم..

آسمــــان گــــریه...

banoo

زندگی "باغی"است ک باعشق "باقی" است"مشغول دل" باش ن "دل مشغول"
بیشتر"غصه های ما"از "قصه های خیالی"ماست
اگر"فرهاد"باشی
همه چیز "شیرین"است

saqane

مـــــــــــــرد است دیگر...

گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..

مـــــــــــــرد است دیگر..

غرورش آسمان و دلش دریاست...

تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..

تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..

تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟...

مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد

saqane

دیشب خواب دیدم راه میرویم در خیابانی که هرگز با تو راه نرفتم !! شاید تعبیرش آمدنت باشد ...

banoo

غم دوریت آنقدر سنگین است ک ب هرآینه مینگرم میشکند...

saqane

ذهن فراموش می کند... اما دل همیشه بخاطرش می ماند...

saqane

دل هایمان را یکی کنیم؛

بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم؛

و باور کنیم که دیر یا زود همه ی ما خاطره ایم ..

banoo

مکانی برایت بهتر ازدل ندارم اگر عیب این خانه تنگی نباشد...

saqane

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی…

saqane

خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!

saqane

وقتی کسی تو راعاشقانـه دوست دارد
شیوه ی بیان اسم تـو

در صدای او متفاوت است

و تو می دانی که نامت

در لبهای او ایمن است...

banoo

خداشونه هامونو فقط برا اینکه کوله بار غم هامونو روش بذاریم نیافریده

آفریده تا بعضی وقتا بندازیمشون بالا و بگیم بی خیال...

sara

تراشکـــــــار
ماهـــــــری شده ام بس کـــــــه تـــــــو نیـــــــامدی

و من بـــــــرای
دلــــــــم بهانـــــــه تراشیدم . . . !

sara

طعنه بر خاری من ای گل بیچاره
مزن
من به پای تو نشستم که چنین خار شدم

sara

این روزها کسی

به خودش زحمت نمی دهد

یک نفر را کشف کند!زیبایی هایش را بیرون بکشد ...

تلخی هایش را صبر کند

آدم های امروز

دوستی های کنسروی می خواهند

:

یک کنسرو

که فقط درش را باز کنند

بعد یک نفر

شیرین و مهربان

از تویش بپرد بیرون

و هی لبخند بزند

و بگوید

حق با توست

sara

بیستون کنده شد و عشق

به جایی نرسید دیگر از تیشه فرهاد بدم می آید...

sara

رقت به سه کس واجب است :

1-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد .

2-قویی که گرفتار ضعیفی گردد.

3-کریمی که محتاج لئیمی باشدافلاطون

sara

گـل یا پــوچ؟

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

که در دستانتــــ

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..

zeinab

من كه ميدانم به دنيااعتباري نيست

بين مرگ وزندگي قول وقراي نيست

من كه ميدانم اجل ناخواسته مي آيدوراه فراري نيست

پس چرايادت نباشم...

zeinab

من ياددل ودل يادتوراميگيرد،

دل اگريادعزيزش نكند...

ميميرد...

saqane

دلخــــور که میشَـوم ,

بغـض میــکنم می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم کامنـت مینویسـم ُ صورتک میگــذارم صورتکی که میخنـدد و پشتـش قایم میشــوم

که فکـــر کنی میخنــدم و بخنـــدی...

اشکهایم میـــــــآیند و من مدام با صورتک مجازی ام میخندم

saqane

گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,

خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و

بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!

بــیـــا بــــــریــــــــم

saqane

همیشه ابرها می بارند ولی آدمها عاشق ستاره ها می شوند . . . نامردیست . . . آنهمه گریه را به یک چشمک فروختن.

masoud

بی هیچ دلیلی به یادت هستم تا بشکنم قانونی را که هنوز علت علت می طلبد

banoo

هر چ زدم بی تو دلم وا نشد جز تو کسی باب دل ما نشد
هرچ پرستو شدم و پرزدم هم نفسی مثل تو پیدا نشد...

banoo

نگاهی کافیست تا دوباره درهوای آمدنت بمیرم

تو همیشه دعوتی

راس ساعت دلتنـــــــــگی

sara

رسم زمانه است

اگر نرم باشی تو را له میکنند

اگر خشک باشی تو را میشکنند . . .

zeinab

دستانت كه مال من باشد، هيچكس مرا دست كم نميگيرد

zeinab

نمی شود که تو باشی، من عاشق تو نباشم
نمی شود که تو باشی
درست همین طور که هستی
و من، هزار بار خوبتر از این باشم
و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم.

نمی شود، می دانم
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد...

elena

به ستاره ها نگاه کن
به چشمک زدنشون
اما بهشون دل نبند
چون چشمک زدنشون از روی عشق نیست ...
از روی عادته ...

elena

هیچ وقت خودت را برای کسی شرح نده

کسی که تو را دوست داشته باشد نیازی به این کار ندارد

و کسی که تو را دوست ندارد آن را باور نخواهد کرد . . .

elena

بنویسید به دیوار سکوت عشق سرمایه هر انسان است.
بنشانید به لب حرف قشنگ
؛ حرف بد وسوسه شیطان است.
و بدانید که فردا دیر است. و اگر غصه بیاید امروز
تا همیشه دلتان درگیر است.
پس بسازید رهی را که کنون تا ابد سمت صداقت
برود.و بکارید به هر خانه گلی که فقط بوی محبت بدهد!...

elena

دکتر شریعتی:
کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت:غرور؛دروغ؛عشق.

انسان با غرور میتازد؛با دروغ میبازد؛با عشق میمیرد.

elena

سرنوشت ما این بود
ما به دنیا آمدیم.دنیا به ما نیامد.

elena

از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از

خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شك دارند؛ پس

دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!

«دکتر شریعتی»